آن كه بعد پدر در همه جا تنها بود نور چشمان نبى، فاطمه زهرا بود! گل مينوى بهشتى به جوانى پژمرد آن كه

آن كه بعد پدر در همه جا تنها بود نور چشمان نبى، فاطمه زهرا بود! گل مينوى بهشتى به جوانى پژمرد آن كه

آن كه بعد پدر در همه جا تنها بود نور چشمان نبى، فاطمه زهرا بود! گل مينوى بهشتى به جوانى پژمرد آن كه

آن كه بعد پدر در همه جا تنها بود نور چشمان نبى، فاطمه زهرا بود! گل مينوى بهشتى به جوانى پژمرد آن كه

آن كه بعد پدر در همه جا تنها بود نور چشمان نبى، فاطمه زهرا بود! گل مينوى بهشتى به جوانى پژمرد آن كه
آن كه بعد پدر در همه جا تنها بود نور چشمان نبى، فاطمه زهرا بود! گل مينوى بهشتى به جوانى پژمرد آن كه
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
آن كه بعد پدر در همه جا تنها بود نور چشمان نبى، فاطمه زهرا بود! گل مينوى بهشتى به جوانى پژمرد آن كه
آن كه بعد پدر در همه جا تنها بود

نور چشمان نبى، فاطمه زهرا بود!
گل مينوى بهشتى به جوانى پژمرد
 آن كه عطر نفسش، بوى خوش گلها بود
پاره جسم نبى را ز جفا آزردند
 مأمن فاطمه، بيت الحزَن صحرا بود!
همه گفتند: على بعد وى از پا افتاد
كوه صبرى كه چنان ثابت و پابرجا بود!
تا جگر گوشه محراب خدا را كشتند
 چشم حيدر ز غمش يكسره خون پالا بود
رفت زهرا و على زآتش داغش همه عمر
 سوخت چون شمع سراپاى، اگر بر پا بود!
بارد از ديده خود خون جگر «جيرودى»
 بس كه آن ماتم جانسوز، توان فرسا بود


تعداد بازديد : 92
پنجشنبه 17 فروردین 1391 ساعت: 10:43
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف