تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
![]()
|
حضرت زهرا(س)-شهادت
هو هو... بگو با بادهای بیخبر مانده
بغض کبود یک کبوتر پشت در مانده
سنگی به پرواز بلندش آنچنان خورده است
کز او فقط در آشیان، یک مشت پَر مانده
هو هو... بگو بادی که سیلی کوفت بر این در
بر صورت تاریخ از انگشتش اثر مانده
این بیشۀ آتش گرفته پس چرا سبز است؟
خونی به رگهای پر از زخمش مگر مانده؟
نه! تک درخت لاغر قصه نمیمیرد
بر شاخههایش گر چه ردّی از تبر مانده
با این شب هیزمشکن تنها بگو خوش باش
اندازۀ یک سرو دیگر تا سحر مانده
با «در» بگو تا بشنود «دیوار» هم آرى!
مردی هنوز از نسل شمشیر دو سر مانده...
تعداد بازديد : 341
دوشنبه 14 فروردین 1391 ساعت: 17:54
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب