تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
زبانحال حضرت زینب(روضه ی باز) چه بسیار رنجها کشیدم اخا ز تل تا به مقتل دویدم اخا ز مویت گرفت و سرت ش
زبانحال حضرت زینب(روضه ی باز)
چه بسیار رنجها کشیدم اخا
ز تل تا به مقتل دویدم اخا
ز مویت گرفت و سرت شد بلند
خودش گفت سر را بریدم اخا
صدای سواری به گوشم رسید
تو را روی زینش ندیدم اخا
گل درد و داغ تو ای با وفا
ز باغ دل خویش چیدم اخا
همان لحظه که سر برید از تنت
دل از دار دنیا بریدم اخا
تو را جان مادر بیا و بده
به دیدار رویت نویدم اخا
نه دیگر نباشم چو سروی بلند
ز داغ جدایی خمیدم اخا
به وقت کتک خوردن مرغ عشق
به بام دو چشمت پریدم اخا
به یادت هست گفتی به من
برای تو معجر خریدم اخا
برادر سر و معجر آتش گرفت
به رو کهنه چیزی کشیدم اخا
خودم نیزه ای بین آن ازدحام
ز قلب تو بیرون کشیدم اخا
ز بین دو عالم امام دلم
تو را بهر خود برگزیدم اخا
تعداد بازديد : 1393
جمعه 11 فروردین 1391 ساعت: 23:00
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(3)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط mohamad hasan در تاریخ 1392/08/22 و 19:57 دقیقه ارسال شده است | |||
مرحبا ... |
برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید