|
بر خاک حجره ، سر می گذارم تنهای تنها جان می سپارم
قاتل مرا کشت با کام عطشان بابا رضا جان ، بابا رضا جان
بابا رضا جان ، بابا رضا جان
در را به رویم ، از کینه بسته در انتظار مرگم نشسته
او می زند کف ، من می دهم جان بابا رضا جان ، بابا رضا جان
بابا رضا جان ، بابا رضا جان
آب خوش من ، اشک روان بود قوت و غذایم ، زخم زبان بود
جرمم چه بوده ، ترویج قرآن بابا رضا جان ، بابا رضا جان
بابا رضا جان ، بابا رضا جان
جسمم به ماند ، از جور ایّام گه کنج حجره ، گه بر روی بام
دیدم بسی من ، ظلم فراوان بابا رضا جان ، بابا رضا جان
بابا رضا جان ، بابا رضا جانتعداد بازديد : 1523
چهارشنبه 09 فروردین 1391 ساعت: 12:48
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)