گوشۀ زندان و در غربت کسی یادم نکرد در قفس من مُردم و صیاد آزادم نکرد خـــسته و خاموش در کنج ق

گوشۀ زندان و در غربت کسی یادم نکرد در قفس من مُردم و صیاد آزادم نکرد خـــسته و خاموش در کنج ق

گوشۀ زندان و در غربت کسی یادم نکرد در قفس من مُردم و صیاد آزادم نکرد خـــسته و خاموش در کنج ق

گوشۀ زندان و در غربت کسی یادم نکرد در قفس من مُردم و صیاد آزادم نکرد خـــسته و خاموش در کنج ق

گوشۀ زندان و در غربت کسی یادم نکرد در قفس من مُردم و صیاد آزادم نکرد خـــسته و خاموش در کنج ق
گوشۀ زندان و در غربت کسی یادم نکرد در قفس من مُردم و صیاد آزادم نکرد خـــسته و خاموش در کنج ق
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
گوشۀ زندان و در غربت کسی یادم نکرد در قفس من مُردم و صیاد آزادم نکرد خـــسته و خاموش در کنج ق

گوشۀ زندان و در غربت کسی یادم نکرد      در قفس من مُردم و صیاد آزادم نکرد

خـــسته و خاموش در کنج قفس افتاده ام       آنــــــــقدر نالیده ام تا از نفس افتاده ام

مُـردَم به غریبی و ندارد خبرم کس      دورم ز رضــــا، دو چشمان تر من

معصومه کجائی، به عزایم بنشینی      ای دختر غمخوار و ضیاء بَصَر من


تعداد بازديد : 535
سه شنبه 08 فروردین 1391 ساعت: 16:08
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف