از زیر باران دوچشمت ناله می ریخت از جسم تو گلبرگهای لاله می ریخت حالا که داری سجده ها بر رب سبحان فر�

از زیر باران دوچشمت ناله می ریخت از جسم تو گلبرگهای لاله می ریخت حالا که داری سجده ها بر رب سبحان فر�

از زیر باران دوچشمت ناله می ریخت از جسم تو گلبرگهای لاله می ریخت حالا که داری سجده ها بر رب سبحان فر�

از زیر باران دوچشمت ناله می ریخت از جسم تو گلبرگهای لاله می ریخت حالا که داری سجده ها بر رب سبحان فر�

از زیر باران دوچشمت ناله می ریخت از جسم تو گلبرگهای لاله می ریخت حالا که داری سجده ها بر رب سبحان فر�
از زیر باران دوچشمت ناله می ریخت از جسم تو گلبرگهای لاله می ریخت حالا که داری سجده ها بر رب سبحان فر�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
از زیر باران دوچشمت ناله می ریخت از جسم تو گلبرگهای لاله می ریخت حالا که داری سجده ها بر رب سبحان فر�

از زیر باران دوچشمت ناله می ریخت
از جسم تو گلبرگهای لاله می ریخت

حالا که داری سجده ها بر رب سبحان
فرقی ندارد خانه باشی یا به زندان

 

باب الحوایج می شوی در کیش توحید
بسته ست عالم، بر ضریحت چشم امید

کنج سیه چالی و اما در نمازی
خود، باب حاجاتی که غرق در نیازی

سنگینی زنجیر، بالت را شکسته
آخر چرا دشمن تو را اینگونه بسته

گفتی که یارب راحتم کن بی شکیبم
اینجا ندارم هیچ کس را چون غریبم

راحت تر است از بد دهانی های دشمن
در کنج زندان زهر خوردن جان سپردن

خورشید بودی و تو را در بند کردند
بین دل و ظلمت چنین پیوند کردند

خورشید را بر شانه های شب نشاندند
بر روی تخته پاره ای کوکب نشاندند

آمد کسوفی و زمین تاریک گردید
بی ماه، روزشان به شب نزدیک گردید

دنباله های آهنین زیر عبایت
موسیقی زنجیر دارد دست و پایت

نیلوفر و یاس و اقاقی بر تنت بود
گویا به روی دست مردم گلشنت بود

اما بسوزد دل، چه در کربوبلا شد
زیر سم اسبان تنی گلگون رها شد

سر از تنش بردند بر نیزه نشاندند
حتی لباس کهنه اش را هم ستاندند
قاسم احمدی


تعداد بازديد : 261
چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 ساعت: 12:30
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف