تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
از غم هجران روی تو پریشانم هنوز شمع سان می سوزم و سر در گریبانم هنوز
همچو مجنون در پی وصل جمالت مهدیا روز و شب آواره ی کوه و بیابانم هنوز
میزبان عالم هستی عزیز فاطمه هر کجا باشم سرخوان تو مهمانم هنوز
تو کریمی و ز اولاد کریمانی و من بر سر کوی تو از خیل گدایانم هنوز
تا که نوشیدم یکی جرعه ز مینای غمت در میان جمع عشاقت زمستانم هنوز
دستگیر و مهربان و دلنوازی مهدیا بر در احسان تو از بینوایانم هنوز
هاشمی گفتا به چشم خو صبوری پیشه کن
گفت ازهجران مولای تو گریانم هنوز
تعداد بازديد : 137
سه شنبه 01 فروردین 1391 ساعت: 5:17
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب