آمــــــده دشمن بد مـــست، عمو اینــجاها چقــدر پاره ی سنگ اســــــت، عمو اینجاها از چــــــــــپ وراست برای تو بلا می آید چقدر تیرِ رهــ

آمــــــده دشمن بد مـــست، عمو اینــجاها چقــدر پاره ی سنگ اســــــت، عمو اینجاها از چــــــــــپ وراست برای تو بلا می آید چقدر تیرِ رهــ

آمــــــده دشمن بد مـــست، عمو اینــجاها چقــدر پاره ی سنگ اســــــت، عمو اینجاها از چــــــــــپ وراست برای تو بلا می آید چقدر تیرِ رهــ

آمــــــده دشمن بد مـــست، عمو اینــجاها چقــدر پاره ی سنگ اســــــت، عمو اینجاها از چــــــــــپ وراست برای تو بلا می آید چقدر تیرِ رهــ

آمــــــده دشمن بد مـــست، عمو اینــجاها چقــدر پاره ی سنگ اســــــت، عمو اینجاها از چــــــــــپ وراست برای تو بلا می آید چقدر تیرِ رهــ
آمــــــده دشمن بد مـــست، عمو اینــجاها چقــدر پاره ی سنگ اســــــت، عمو اینجاها از چــــــــــپ وراست برای تو بلا می آید چقدر تیرِ رهــ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
آمــــــده دشمن بد مـــست، عمو اینــجاها چقــدر پاره ی سنگ اســــــت، عمو اینجاها از چــــــــــپ وراست برای تو بلا می آید چقدر تیرِ رهــ

 

آمــــــده دشمن بد مـــست، عمو اینــجاها

چقــدر پاره ی سنگ اســــــت، عمو اینجاها

از چــــــــــپ وراست برای تو بلا می آید

چقدر تیرِ رهــــــا هست عـــــــمو اینجاها

از حرم تا خود گودال ، حـــــراجی زده اند

همه با پا و سر و  دست عمو ایــــنجاها

دور و اطراف تو را نیزه شکسته سد شد

شده انگار کـــه بن بست، عموایــــنجاها

سرمن رفت، چقدر اسب دوان آمده است

چقدر سینه که نشکــــست، عمو اینجاها

بسپارید بچــــــــسبد به رکاب و انگشت

درامان ماند اگر شــــست، عموایــنجاها

 

گرم تو بودم و انـــــگار حواسم شد پرت

دست بی جان من از زیر لباسم شد پرت

 

بعد هر زخم که خوردیم، نمــــــک می آید

لشکری آمده و شمر کمــــــــــک می آید

مطمئن نیست مگر مادر تو اینجا هاست

پس چرا باز هراسان، دو به شک می آید؟

بعد گرمــــــای نفس گیر دوسه روز اخیر

خبر آمـــــدن بـــــــــــاد کــــــتک می آید

آخرش قرعه بنام چه کســـــــی می افتد؟

اصلاً انگار برای همه تـــــــــــک می آید

مشعل آتش و اطفال و صــــــــدای سیلی

جنس شان جورشده، بوی فـــدک می آید

استخوانهای رقـــــــیه چه صدایی کردند

دردم از گفتن آن چند تـــــــــرک می آید

 

بین آغوش تو کم شد همه ی فـــــاصله ها

خوب شد قسمت پاهام نشد سلســـله ها

شاعر : رضا دین پرور


تعداد بازديد : 297
یکشنبه 19 آبان 1392 ساعت: 9:54
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف