پس از تو کرد فلک تیره روزگارم را فراق برد زکف طاقت و قرارم را تو رفتی از نظر و غیر گریه کاری نیست

پس از تو کرد فلک تیره روزگارم را فراق برد زکف طاقت و قرارم را تو رفتی از نظر و غیر گریه کاری نیست

پس از تو کرد فلک تیره روزگارم را فراق برد زکف طاقت و قرارم را تو رفتی از نظر و غیر گریه کاری نیست

پس از تو کرد فلک تیره روزگارم را فراق برد زکف طاقت و قرارم را تو رفتی از نظر و غیر گریه کاری نیست

پس از تو کرد فلک تیره روزگارم را فراق برد زکف طاقت و قرارم را تو رفتی از نظر و غیر گریه کاری نیست
پس از تو کرد فلک تیره روزگارم را فراق برد زکف طاقت و قرارم را تو رفتی از نظر و غیر گریه کاری نیست
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
پس از تو کرد فلک تیره روزگارم را فراق برد زکف طاقت و قرارم را تو رفتی از نظر و غیر گریه کاری نیست

پس از تو کرد فلک تیره روزگارم را

فراق برد زکف طاقت و قرارم را

تو رفتی از نظر و غیر گریه کاری نیست

بصبح و شام دگر چشم اشگبارم را

مراست بیم که بعد از تو زنده مانم من

 بدست هجر سپارد زمانه کارم را

نکرد چرخ جفا پیشه شرم زآل رسول

شکست پهلوی تو قلب داغدارم را

چراغ عمر توخاموش شد زضرب لگد

نکرد خصم مراعات شام تارم را

زضرب سیلی کین گشت صورتت نیلی

چگونه شرح دهم درد بیشمارم را

تو آخر ایگل من از چه خفته­ای در خاک

زجای خیز و به بین بی تو حال زارم را

کنار قبر تو از بس گریسم من زار

زسیل اشگ چه جیحون نگر کنارم را

شجاعی
تعداد بازديد : 219
پنجشنبه 25 اسفند 1390 ساعت: 9:51
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف