رنگ خزان گرفت بهار جوانى ام در دشت غم نشست گل شادمانى ام بعد از تو اى پيمبر رحمت به روزگار امّت

رنگ خزان گرفت بهار جوانى ام در دشت غم نشست گل شادمانى ام بعد از تو اى پيمبر رحمت به روزگار امّت

رنگ خزان گرفت بهار جوانى ام در دشت غم نشست گل شادمانى ام بعد از تو اى پيمبر رحمت به روزگار امّت

رنگ خزان گرفت بهار جوانى ام در دشت غم نشست گل شادمانى ام بعد از تو اى پيمبر رحمت به روزگار امّت

رنگ خزان گرفت بهار جوانى ام در دشت غم نشست گل شادمانى ام بعد از تو اى پيمبر رحمت به روزگار امّت
رنگ خزان گرفت بهار جوانى ام در دشت غم نشست گل شادمانى ام بعد از تو اى پيمبر رحمت به روزگار امّت
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
رنگ خزان گرفت بهار جوانى ام در دشت غم نشست گل شادمانى ام بعد از تو اى پيمبر رحمت به روزگار امّت

رنگ خزان گرفت بهار جوانى ام

در دشت غم نشست گل شادمانى ام

بعد از تو اى پيمبر رحمت به روزگار

 امّت نگر، چه خوب كند قدردانى ام!

شب ها به ياد ماه رخت اختران چرخ

 نظاره گر شوند به اختر فشانى ام

بابا ز جاى خيز و ببين زير بار غم

 بشكست در فراق تو پشت كمانى ام

وقت دعا زحق، طلب مرگ مى كنم

 از بس كه بى علاقه به اين زندگانى ام

از جور چرخ پير و ز بيداد روزگار

 با قامت خميده به فصل جوانى ام

شد «حافظى» به پاى على هستى ام فدا

 تاريخ شاهد است بر اين جانْ فشانى ام

 (محسن حافظى)
تعداد بازديد : 165
پنجشنبه 25 اسفند 1390 ساعت: 9:44
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف