حضرت زهرا س

حضرت زهرا س

حضرت زهرا س

حضرت زهرا س

حضرت زهرا س
حضرت زهرا س
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حضرت زهرا س

تا نهان زير گِلت اي گُل رعنا کردم

نفسم حبس شد و مرگ تمنا کردم

 اينکه در خاک نهادم تن پاک تو نبود

جان خود را دل شب دفن بصحرا کردم

 تا ندانند که يار من مظلوم کجاست

دل شب رو بسوي قبر تو تنها کردم

تو شدي کشته من ، من نشدم حامي تو

که کتک خوردي و در کوچه تماشا کردم

 بس که تنها شده ام نيمه شب در دل چاه

سر فرو برده ام و عقده دل وا کردم

بجز از قاتل تو مردم اين شهر همه

پشت کردند به من روي به هر جا کردم

زينبت جاي تو ميکرد ز رخ اشکم پاک

هر زمان گريه ز هجران تو زهرا کردم

مردم و زنده شدم لحظه به لحظه صد بار

تا وصاياي تو را يکسره اجرا کردم

 غم دل با که بگويم که بخندد به دلم

منکه زخم دل خود با تو مداوا کردم

 باميدي که اجل سوي تو اَم باز آرد

لاجرم صبر در اين ماتم عظمي کردم

 تا بسوزد به عزاي تو دل عالم را

من به «ميثم» جگر سوخته اعطا کردم

حاج غلام رضا سازگار

                                                       با تشكر از برادر عزيز مهدی محمدی

تعداد بازديد : 210
پنجشنبه 25 اسفند 1390 ساعت: 8:55
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف