تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
![]()
|
حضرت عباس(ع)-شهادت
بوسه بر خاک زدی آب تقلّا می کرد
فکر کردم که خودش را به دلت جا می کرد
عقل می خواست که با خدعه قرارت ببرد
قلب، تصویر خزان را به تو املا می کرد
آسمان داشت زمین خوردن این خاطره را
فقط از پنجرهٔ خشم تماشا می کرد
ابر هر دم غزل مرگ برایت می خواند
گریه می کرد و تو را وارد رویا می کرد
دردها بود به زیر گسل دغدغه ها
با تکانی به خدا غلغله بر پا می کرد
تیر می آمد و بی وقفه به جسمت می خورد
کاش با مشک تو آن تیر مدارا می کرد
پای نامردی ایام کمر خم کردی
چرخ ای کاش که با تو بِه از این ها می کرد
آخرین بوسه که بر حنجره ی خاک زدی
گوئیا داشت ادب را لبت امضا می کرد
تعداد بازديد : 347
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 14:54
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب