تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
حضرت زهرا(س)-شهادت
بدون خنده در این خانه هیچ شوری نیست
بخند، خنده تو آرزوی دوری نیست
همیشه سنگ مرا میزدی به سینه... نگو
نگو که درد مرا چاره جز صبوری نیست
سپید و سرخ؟... نه...! این لکههای خونابه
برای پیرهنت، وصلههای جوری نیست
بگو که از چه کسی رو گرفتهاى؟ هر قدر
نگاه میکنم اینجا گدای کوری نیست
گمان مکن که حضور تو آه! ماه بلند
در آسمان زمین خوردهام ضروری نیست
کبوتری که پرش را شکسته صاعقهاى
به فکر راه رهایی پر عبوری نیست
کسی نبود بداند قلم اگر میخ است
برای کندن بر لوحه بلوری نیست
نخواه بر دل من داغ آرزویی را
بخند، خنده تو آرزوی دوری نیست
تعداد بازديد : 217
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 9:44
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب