![]()
|
حضرت زهرا(س)-مدح و مناجات
باز دارد فرشته میبارد روی گلهای چادرت نم نم
بر دلت وحی میشود بانو! سورهی باغ و آیهی شبنم
سیب تا هر دو نیمهاش را دید، دختری در میان شب خندید
چشمکی زد به حیرت حوا، بوسهای زد به گونهی آدم
تا «صفا»ی قنوت تو هاجر، میکشد دامن دعایش را
دور سجادهی تو میچرخند، این طرف ساره، آن طرف مریم
عاشق عطر دامنت مکه، کوچههای مدینه مدیونت
و هنوز از زلالیت انگار قصه میجوشد از دل زمزم
شانههایت چه خسته و معصوم، زیر باران اشک میلرزند
با تو میگرید ابر و میلرزد شانهی کوه و قلب دریا هم
بینشانی؛ نشانهات شاید کوچهی خاکی شقایقهاست
شب قدری؛ شبیه یک رازی، کهکشانی؛ قشنگی و مبهم
من که از درک آسمانهایت، بیستاره به خانه برگشتم
پس کجای مدینه بنشینم؟ در چه صحنی کبوترت باشم؟
از دل بیپناهیِ اشکم، میرسی با بهاری از لبخند
بر سرم دست میکشی آرام، ... کودکی خواب میرود کم کم
تعداد بازديد : 129
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 9:34
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)