اگر چه در سفر شام، رنج و صدمه کشیدم

اگر چه در سفر شام، رنج و صدمه کشیدم

اگر چه در سفر شام، رنج و صدمه کشیدم

اگر چه در سفر شام، رنج و صدمه کشیدم

اگر چه در سفر شام، رنج و صدمه کشیدم
اگر چه در سفر شام، رنج و صدمه کشیدم
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اگر چه در سفر شام، رنج و صدمه کشیدم

اگر چه در سفر شام، رنج و صدمه کشیدم
هزار شکر شها! ماندم و مزار تو دیدم

چگونه شرح دهم؟ نازنین برادر زینب
تو خود گواه منی کاندرین سفر چه کشیدم

به زیر نیزه و شمشیر و سنگ و خنجر و پیکان
چو یافتم بدنت، مرگ خویشتن طلبیدم

زدند دختر نازت سکینه را سپه دون
به جرم اینکه بگفتا : از این زمین مبریدم

به جبر و قهر کشیدندش از کنار تن تو
بگفت : من که پدر کشته ام، دگر مزنیدم

شب و خرابه و آه یتیم و غربت و ظلمت
چنان نمود که دل از حیات خویش بوریدم

میان مجلس شرب و قمار، راس تو در طشت
چو راه چاره به من بسته گشت، جامه دریدم

شب و خرابه و آه یتیم و غربت و ظلمت
چنان نمود که دل از حیات خویش بریدم

از آن زمان که تو گفتی ز تشنگی جگرم سوخت
من آب سرد و گوارا، بدون غم نچشیدم

گمان مدار که دیگر زیاد زنده بمانم
گواه، قامت خم گشته است و موی سپیدم


سید جواد مظلوم پور


تعداد بازديد : 0
پنجشنبه 30 شهریور 1402 ساعت: 14:01
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف