این تن غرقه به خون مصحف پا مال من است

این تن غرقه به خون مصحف پا مال من است

این تن غرقه به خون مصحف پا مال من است

این تن غرقه به خون مصحف پا مال من است

این تن غرقه به خون مصحف پا مال من است
این تن غرقه به خون مصحف پا مال من است
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
این تن غرقه به خون مصحف پا مال من است

این تن غرقه به خون مصحف پا مال من است
این عزیز دل زهرا و حسین و حسن است

اِرباً اربا شده مثل علی اکبر، پسرم
پیرهن از تن و تن پاره تر از پیرهن است


خونِ سر آب وضو، سنگِ عدو مهر نماز
اشک در دیده و خون جگرش در دهن است

زخم شمشیر کجا، جای سم اسب کجا؟
اسب ها از چه نگفتید که این قلب من است؟


کاش یک بار دگر اسم عمو را می برد
حیف کز خون دو لبش بسته، خموش از سخن است

اشک می ریزم و با دیده ی خود می نگرم
که گلم دستخوش باد خزان در چمن است

سیزده ساله ی من، ماه شب چاردهم
از چه دور بدنت این همه شمشیرزن است

بر تن پاک تو ای حجله نشین یم خون
پیرهن جامه ی خونین شده، خلعت کفن است

بزم دامادی تو دامن صحرای بلاست
خونِ رخساره حنا، شاخه ی گل زخم تن است

میثم آتش به شرار جگرت ریخته اند
آه جانسوز تو سوز دل هر مرد و زن است


غلام رضا سازگار


تعداد بازديد : 15
یکشنبه 12 شهریور 1402 ساعت: 17:02
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف