شب تار است و سر به دیوارم اشک از هر دو دیده می بارم

شب تار است و سر به دیوارم اشک از هر دو دیده می بارم

شب تار است و سر به دیوارم اشک از هر دو دیده می بارم

شب تار است و سر به دیوارم اشک از هر دو دیده می بارم

شب تار است و سر به دیوارم اشک از هر دو دیده می بارم
شب تار است و سر به دیوارم اشک از هر دو دیده می بارم
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
شب تار است و سر به دیوارم اشک از هر دو دیده می بارم

حضرت مسلم ع


شب تار است و سر به دیوارم
اشک از هر دو دیده می بارم
در میان هجوم نامردی
بین این کوفیان گرفتارم
جا ندارم میان این مردم
کوچه گردی شده فقط کارم
از دروغ و نفاق این مردم
از پلیدی شهر بیزارم
بین این کوچه ها که می گردم
می دهد غربت تو آزارم
چند روز گذشته اصرار و ....
حال راهی تیغ انکارم
کاسب ور شکسته ی عشقم
با همین جرم بر سر دارم

حرف حق را زدم که حالا من
شهره در بین کوچه بازارم
رو به سوی تو می کنم نجوا
با دو چشمم دو چشم خونبارم
راه را کج کن ای عزیز خدا
خواهشم،خواهش دل زارم
می خورم خون دل برای تو و
کودکانت، حسین ، ناچارم
برق شمشیرشان خرابم کرد
مضطرب حال و سخت بیمارم
کار آهنگران چه سکه شده
از برایت حسین ای یارم
زره و تیر و نیزه می سازند
نگران تن علمدارم
در میان زلال کاسه ی آب
بی سبب نیست لاله می کارم
عاقبت تشنه کام جان دادم
یاد لب های یار افتادم

سجاد صفری


تعداد بازديد : 250
یکشنبه 11 مهر 1395 ساعت: 9:40
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف