زبانحال حضرت رقیه (س) با پدر عمه ببین تو بغلم مهمون ناخونده دارم من جای سنگ دیگه روی صورت اون سر میزا

زبانحال حضرت رقیه (س) با پدر عمه ببین تو بغلم مهمون ناخونده دارم من جای سنگ دیگه روی صورت اون سر میزا

زبانحال حضرت رقیه (س) با پدر عمه ببین تو بغلم مهمون ناخونده دارم من جای سنگ دیگه روی صورت اون سر میزا

زبانحال حضرت رقیه (س) با پدر عمه ببین تو بغلم مهمون ناخونده دارم من جای سنگ دیگه روی صورت اون سر میزا

زبانحال حضرت رقیه (س) با پدر عمه ببین تو بغلم مهمون ناخونده دارم من جای سنگ دیگه روی صورت اون سر میزا
زبانحال حضرت رقیه (س) با پدر عمه ببین تو بغلم مهمون ناخونده دارم من جای سنگ دیگه روی صورت اون سر میزا
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
زبانحال حضرت رقیه (س) با پدر عمه ببین تو بغلم مهمون ناخونده دارم من جای سنگ دیگه روی صورت اون سر میزا

زبانحال حضرت رقیه (س) با پدر

 

عمه ببین تو بغلم

مهمون ناخونده دارم

من جای سنگ دیگه روی

صورت اون سر میزارم

 

حالا که بابا اومده

به دیدنم ... بوسه میشم

هی میشینم روی لبش

از رو لبش پا نمیشم

 

از راه عشق بابایی

کی گفته پا پس می کشم

ناز می کنم صورتشو

روی موهاش دس می کشم

 

عمه بابای خوشگلم

چش به موهام دوخته چرا؟

شاید تو بهتر بدونی

موی بابام سوخته چرا؟

 

ردیفای بالاییه

دندونِ بابا ناقصه

خاطره ی چوب یزید

داره به ذهنم می رسه

 

باید برای دندوناش

لبهامو قربونی کنم

مشت بزنم به دهنم

دندونامو خونی کنم

 

 

جعفر ابوالفتحی

 

حسیـــــــــــــن .....

 

منبع :

www.neyjaf.ir


تعداد بازديد : 61
جمعه 28 خرداد 1395 ساعت: 22:07
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف