تا که به روی نام تو گردید وا لبم با ذکر خیر تو شده از هم جدا لبم لب وا کنم اگر، همه را مست می کنم از بس

تا که به روی نام تو گردید وا لبم با ذکر خیر تو شده از هم جدا لبم لب وا کنم اگر، همه را مست می کنم از بس

تا که به روی نام تو گردید وا لبم با ذکر خیر تو شده از هم جدا لبم لب وا کنم اگر، همه را مست می کنم از بس

تا که به روی نام تو گردید وا لبم با ذکر خیر تو شده از هم جدا لبم لب وا کنم اگر، همه را مست می کنم از بس

تا که به روی نام تو گردید وا لبم با ذکر خیر تو شده از هم جدا لبم لب وا کنم اگر، همه را مست می کنم از بس
تا که به روی نام تو گردید وا لبم با ذکر خیر تو شده از هم جدا لبم لب وا کنم اگر، همه را مست می کنم از بس
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
تا که به روی نام تو گردید وا لبم با ذکر خیر تو شده از هم جدا لبم لب وا کنم اگر، همه را مست می کنم از بس

تا که به روی نام تو گردید وا لبم
با ذکر خیر تو شده از هم جدا لبم
 
لب وا کنم اگر، همه را مست می کنم
از بس که از شراب لب تو لبالبم
 
نام تو زمزمه شد و زمزم درست شد
با گریه اینچنین شده است آشنا لبم
 
خون شد دل حروف و لب بسته وا نشد
نام تو شد کلید که گردید وا لبم
 
جان میدهد به مرده فقط "ها" ی اسم تو
"هادی" نگفته از دم عیسی لبالبم
 
جانم به لب رسید و به یک بوسه راضیم
پس در خیال ناله کنم ، بینوا لبم
 
در خواب دیده ام که به پابوس می رسم
در خواب دیده ام که ز سر تا به پا لبم
 
محمد بختیاری


تعداد بازديد : 139
دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت: 12:26
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف