چون باده که از خنده ی پیمانه بسوزد از آه خماران در میخانه بسوزد نه اتش عشق، اشک غریبانه ی شمع است آ�

چون باده که از خنده ی پیمانه بسوزد از آه خماران در میخانه بسوزد نه اتش عشق، اشک غریبانه ی شمع است آ�

چون باده که از خنده ی پیمانه بسوزد از آه خماران در میخانه بسوزد نه اتش عشق، اشک غریبانه ی شمع است آ�

چون باده که از خنده ی پیمانه بسوزد از آه خماران در میخانه بسوزد نه اتش عشق، اشک غریبانه ی شمع است آ�

چون باده که از خنده ی پیمانه بسوزد از آه خماران در میخانه بسوزد نه اتش عشق، اشک غریبانه ی شمع است آ�
چون باده که از خنده ی پیمانه بسوزد از آه خماران در میخانه بسوزد نه اتش عشق، اشک غریبانه ی شمع است آ�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
چون باده که از خنده ی پیمانه بسوزد از آه خماران در میخانه بسوزد نه اتش عشق، اشک غریبانه ی شمع است آ�

چون باده که از خنده ی پیمانه بسوزد

از آه خماران در میخانه بسوزد

نه اتش عشق، اشک غریبانه ی شمع است

آن درد که بال و پر پروانه بسوزد

ما خانه خرابان تو بودیم از اول

غم نیست گر این خانه ی ویرانه بسوزد

در عاقل و زاهد که ندیدیم جگر را

شاید ز غم فاطمه دیوانه بسوزد

معنای شرف در گرو همسر مردیست

که پشت در سوخته مردانه بسوزد

این سوختنش بهتر از آن است که زهرا

با دیدن یک دختر و یک شانه بسوزد

زهرا سند غربت مولاست گذارید

تا روز قیامت در این خانه بسوزد

 

محمدرضا رضایی


تعداد بازديد : 35
جمعه 21 اسفند 1394 ساعت: 10:36
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف