نبود ماه در آن شب، نبود کوکب هم به گریه گفت به عمه : نیامد امشب هم! چه می کند اگر این صحنه را ببیند که �

نبود ماه در آن شب، نبود کوکب هم به گریه گفت به عمه : نیامد امشب هم! چه می کند اگر این صحنه را ببیند که �

نبود ماه در آن شب، نبود کوکب هم به گریه گفت به عمه : نیامد امشب هم! چه می کند اگر این صحنه را ببیند که �

نبود ماه در آن شب، نبود کوکب هم به گریه گفت به عمه : نیامد امشب هم! چه می کند اگر این صحنه را ببیند که �

نبود ماه در آن شب، نبود کوکب هم به گریه گفت به عمه : نیامد امشب هم! چه می کند اگر این صحنه را ببیند که �
نبود ماه در آن شب، نبود کوکب هم به گریه گفت به عمه : نیامد امشب هم! چه می کند اگر این صحنه را ببیند که �
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
نبود ماه در آن شب، نبود کوکب هم به گریه گفت به عمه : نیامد امشب هم! چه می کند اگر این صحنه را ببیند که �

نبود ماه در آن شب، نبود کوکب هم
به گریه گفت به عمه : نیامد امشب هم!

چه می کند اگر این صحنه را ببیند که
سر حسین شکسته ست و غرق خون لب هم

بگو – خدای من! – این مرتبه چه خواهد کرد
سه ساله با سر و با موی نامرتب هم؟

بگو که بشکند آن کاخ از کمر ویران
زبون و خرد شود آن مقام و منصب هم

بسوزد آن همه سجاده، آن همه مسجد
که بی حسین نیرزد به هیچ، مذهب هم

رقیه شام نخورده ست و شامیان سیرند
نزد به آب – خدا شاهد است – یک لب هم

چنان کشید و چنان برد معجرش را باد
که بر نداشت دگر دست از سرش، تب هم

نشان نداد دگر جای آن کبودی را
چرا که دید نهانی رباب و زینب هم …

پیمان طالبى


تعداد بازديد : 53
چهارشنبه 27 آبان 1394 ساعت: 10:22
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف