به نام کریمان و جانانه ها مزین شده سر در خانه ها غم تو به روی دلم سر گذاشت که سر می گذارم به میخانه ها

به نام کریمان و جانانه ها مزین شده سر در خانه ها غم تو به روی دلم سر گذاشت که سر می گذارم به میخانه ها

به نام کریمان و جانانه ها مزین شده سر در خانه ها غم تو به روی دلم سر گذاشت که سر می گذارم به میخانه ها

به نام کریمان و جانانه ها مزین شده سر در خانه ها غم تو به روی دلم سر گذاشت که سر می گذارم به میخانه ها

به نام کریمان و جانانه ها مزین شده سر در خانه ها غم تو به روی دلم سر گذاشت که سر می گذارم به میخانه ها
به نام کریمان و جانانه ها مزین شده سر در خانه ها غم تو به روی دلم سر گذاشت که سر می گذارم به میخانه ها
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
به نام کریمان و جانانه ها مزین شده سر در خانه ها غم تو به روی دلم سر گذاشت که سر می گذارم به میخانه ها

به نام کریمان و جانانه ها
مزین شده سر در خانه ها

غم تو به روی دلم سر گذاشت
که سر می گذارم به میخانه ها

سر قبر پروانه پایین شمع
شدم عاشق رقص پروانه ها

جنون را چنان سر کشیدم که من
شدم حسرت شهر و دیوانه ها

سرم را سحرها بغل می کند
چقدر سرد ، بی تو این شانه ها

تو که پر نمی بندی از آسمان
چه بیهوده ساختیم لانه ها

ز بس سجده کردم در خانه را
نشسته سرم جای آستانه ها

گهی دانه پروازمان می دهد
که اصلا نخواهم از این دانه ها

خدا در دل قلب محزون ماست
که پنهان شده کنج ویرانه ها

عزیزی که اینگونه پا می خورد
همه دیده بودند بر شانه ها


علیرضا عنصری


تعداد بازديد : 51
چهارشنبه 20 آبان 1394 ساعت: 10:18
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف