عشق بازی میکنی با خون ، کسی آگاه نیست بی دلیل اسمت در این پیکار ثارالله نیست نینوا گرداب خون در راه

عشق بازی میکنی با خون ، کسی آگاه نیست بی دلیل اسمت در این پیکار ثارالله نیست نینوا گرداب خون در راه

عشق بازی میکنی با خون ، کسی آگاه نیست بی دلیل اسمت در این پیکار ثارالله نیست نینوا گرداب خون در راه

عشق بازی میکنی با خون ، کسی آگاه نیست بی دلیل اسمت در این پیکار ثارالله نیست نینوا گرداب خون در راه

عشق بازی میکنی با خون ، کسی آگاه نیست بی دلیل اسمت در این پیکار ثارالله نیست نینوا گرداب خون در راه
عشق بازی میکنی با خون ، کسی آگاه نیست بی دلیل اسمت در این پیکار ثارالله نیست نینوا گرداب خون در راه
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
عشق بازی میکنی با خون ، کسی آگاه نیست بی دلیل اسمت در این پیکار ثارالله نیست نینوا گرداب خون در راه

عشق بازی میکنی با خون ، کسی آگاه نیست

بی دلیل اسمت در این پیکار ثارالله نیست

 

نینوا گرداب خون در راه دارد ، ناخدا !

بگذران کشتی منجی را که لنگرگاه نیست

 

اشهدی بر لب نشست و تیرها در جان تو

صحنه ای غمگین تر از افتادن یک شاه نیست

 

این تویی آیا کفن از تیر ها پوشیده ای ؟

قامت رعنای تو اینقدر ها کوتاه نیست

 

روی نیزه رفتنت اعجاز عاشورای توست

ظهرها در آسمان وقت طلوع ماه نیست

 

آه هایم ریخت در قافیه ها ، شرمنده ام

در مقام وصف سوگت چاره ای جز آه نیست

 

شاعر:سعید سکاکی


تعداد بازديد : 165
دوشنبه 04 آبان 1394 ساعت: 10:37
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف