شدت هرم قلب مادر را سینه ی آفتاب میفهمد خواب نوزاد بین گهواره لذتش را رباب میفهمد سالها از رباب ب�

شدت هرم قلب مادر را سینه ی آفتاب میفهمد خواب نوزاد بین گهواره لذتش را رباب میفهمد سالها از رباب ب�

شدت هرم قلب مادر را سینه ی آفتاب میفهمد خواب نوزاد بین گهواره لذتش را رباب میفهمد سالها از رباب ب�

شدت هرم قلب مادر را سینه ی آفتاب میفهمد خواب نوزاد بین گهواره لذتش را رباب میفهمد سالها از رباب ب�

شدت هرم قلب مادر را سینه ی آفتاب میفهمد خواب نوزاد بین گهواره لذتش را رباب میفهمد سالها از رباب ب�
شدت هرم قلب مادر را سینه ی آفتاب میفهمد خواب نوزاد بین گهواره لذتش را رباب میفهمد سالها از رباب ب�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
شدت هرم قلب مادر را سینه ی آفتاب میفهمد خواب نوزاد بین گهواره لذتش را رباب میفهمد سالها از رباب ب�

 شدت هرم قلب مادر را

سینه ی آفتاب میفهمد

خواب نوزاد بین گهواره

لذتش را رباب میفهمد

 

سالها از رباب باید گفت

از نگاهش کنار گهواره

ورد لالای روی لبهایش

اشک و آهش کنار گهواره

 

با دو چشمان خون شده از اشک

روضه پر التهاب باید خواند

روضه تیر و خون و اصغر را 

از زبان رباب باید خواند

 

تیر نه نیزه بود انگاری 

که گلو نه سر علی را برد

بی هوا امده و بدون وداع

ناگهان حنجر علی را برد

 

بی هوا خورد مثل مادر خود

ضربه ای زد دو گوشواه شکست

بی هوا مثل مادرش زهرا

شیشه ی عمر شیرخواره شکست 

جای خنجش هنوز میسوزد

وقت رفتن فقط نگاهم کرد

قاتل من نگاه حرمله بود

خنده به اشک چشم اهم کرد

 

حس رفع عطش هرانکس که 

کودکی داده آب میفهمد

خواب نوزاد بین گهواره

لذتش را رباب میفهمد….

شاعر:امیر علوی


تعداد بازديد : 165
چهارشنبه 29 مهر 1394 ساعت: 8:42
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف