|
امام حسن مجتبی(ع)-مدح و مصیبت
ای تو با قلبم صمیمی یا حسن
تو کریم بن کریمی یا حسن
داری از زهرا نشان یا مجتبی
مهربانی دل رحیمی یا حسن
صاحب رزقی و جودت بی کران
ریزه خوار سفره ات هر انس و جان
آن قدر بخشنده ای محبوب من
بر سر خوان تو حاتم میهمان
از می کوثر چو آبم می دهی
بر خم زلفت چو تابم می دهی
آن قدر خوبی که هر چه بد کنم
با کریمی تو جوابم می دهی
تا خدا پرداخت جسم و جان و تن
پر نمودم از غم و رنج و محن
روی قلبم از ازل حک کرد او
هست این مخلوق مجنون الحسن
بی کس شهر پیمبر یا حسن
غربت تو هم چو حیدر یا حسن
من چه گویم شرح دردت ای غریب
ای عصای دست مادر یا حسن
گریه کردن کار هر روز و شبت
آمده از گریه ها جان بر لبت
من نمی گویم که در کوچه چه شد
آن قدر گویم کمان شد زینبت
در میان کوچه دشمن راه بست
حرمت صدیقه زهرا شکست
آن قدر بر جسم و جانش لطمه زد
بی تأمل مادرت از پا نشست
خیره مانده چشم هایت سوی در
داغ آن کوچه هنوزت بر جگر
تا زمانی که به دنیا زیستی
دیگر از آن کوچه ننمودی گذر
تعداد بازديد : 319
یکشنبه 25 دی 1390 ساعت: 17:56
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)