امروز روزه مال یزید و یزیدی است ما آب می خوریم و عطش پخش می کنیم .................................

امروز روزه مال یزید و یزیدی است ما آب می خوریم و عطش پخش می کنیم .................................

امروز روزه مال یزید و یزیدی است ما آب می خوریم و عطش پخش می کنیم .................................

امروز روزه مال یزید و یزیدی است ما آب می خوریم و عطش پخش می کنیم .................................

امروز روزه مال یزید و یزیدی است ما آب می خوریم و عطش پخش می کنیم .................................
امروز روزه مال یزید و یزیدی است ما آب می خوریم و عطش پخش می کنیم .................................
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
امروز روزه مال یزید و یزیدی است ما آب می خوریم و عطش پخش می کنیم .................................

 

امروز روزه مال یزید و یزیدی است
ما آب می خوریم و عطش پخش می کنیم
.................................................

زن ایستاد و پشت سرش را نگاه كرد

آهی كشید و چادر شب را سیاه كرد


دید آتشی گرفته به دامان روزگار

خورشید روی نیزه و تقدیر بی قرار


از زیر سنگ های زمین خون دویده بود

زینب به قتلگاه برادر رسیده بود



این جا كجاست؟ كرب ِ مصیبت! بلای عشق

آه از غروب كرب و بلا...از شب دمشق

*

زینب نشست و دیده ی خود را به ماه دوخت

چشمان خون گرفته ی خود را به راه دوخت


ناگه تمام آینه ها رنگ خون شدند

دیوارهای كوفه سراسر جنون شدند


در آسمان ملائكه زنجیر می زدند

خورشیدها به نفع تو شمشیر می زدند



ای وای از فرات و لب تشنه كام عشق

از زخم های كهنه ی بی التیام عشق


از مشك تیر خورده و از گریه های دشت

از ماه سربلند که بی آب برنگشت

*

زینب میان خشكی و دریا نشسته بود

زینب در آستانه ی فردا نشسته بود


از آن شبی كه دیده به دیدار نی گشود

زینب هزار سال فقط گریه كرده بود


دنیا كجاست؟كرب و بلایی بس اكبر است

قرآن به خون تپیده و انگار بی سر است



آیه به آیه مصحف مان رنگ غم گرفت

دیوارهای كعبه غبار ستم گرفت



هر شب در این معامله سرها به روی دار

وای از دمی كه پرده برافتد از این قمار



...

ما منتظر كه خواب جهان زیر و رو شود

شاید حقایق دگری بازگو شود...

*

زینب دوباره پشت سرش را نگاه كرد

آهی كشید و بیرق ما را سیاه كرد...


گفتند عالمی همه درگیر عشق اوست

دامان و سرپناه اسیران، دمشقِ اوست


گفتند روضه خوان غمش كوهها شدند

چشمان او روایت اندوهها شدند


تاریخ تا همیشه پریشان زینب است

دنیا هنوز شام غریبان زینب است



تعداد بازديد : 117
دوشنبه 12 فروردین 1392 ساعت: 10:37
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف