بابا غرور دخترت آخر شکسته شد دستم به دست حرمله با خنده بسته شد در مجلس یزید که پر ازدحام بود عمه نب�

بابا غرور دخترت آخر شکسته شد دستم به دست حرمله با خنده بسته شد در مجلس یزید که پر ازدحام بود عمه نب�

بابا غرور دخترت آخر شکسته شد دستم به دست حرمله با خنده بسته شد در مجلس یزید که پر ازدحام بود عمه نب�

بابا غرور دخترت آخر شکسته شد دستم به دست حرمله با خنده بسته شد در مجلس یزید که پر ازدحام بود عمه نب�

بابا غرور دخترت آخر شکسته شد دستم به دست حرمله با خنده بسته شد در مجلس یزید که پر ازدحام بود عمه نب�
بابا غرور دخترت آخر شکسته شد دستم به دست حرمله با خنده بسته شد در مجلس یزید که پر ازدحام بود عمه نب�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
بابا غرور دخترت آخر شکسته شد دستم به دست حرمله با خنده بسته شد در مجلس یزید که پر ازدحام بود عمه نب�

بابا غرور دخترت آخر شکسته شد

دستم به دست حرمله با خنده بسته شد

در مجلس یزید که پر ازدحام بود

عمه نبود کار رقیه تمام بود

 

شاعر:علی سپهری


تعداد بازديد : 113
جمعه 09 مرداد 1394 ساعت: 14:51
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف