تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
شوق قلم برای سرودن بهانه شد
شعری لطیف شاکله ی یک ترانه شد
بازار عشق و عاشقیم رونقی گرفت
شکر خدا که زندگیم عاشقانه شد
در آسمان قلب من امشب ستاره ای
چشمک زنان برای علی شادمانه شد
دنیا در انتظار ورود کریم بود
دریا به پای مقدم سبزش روانه شد
در خانه ای که حضرت زهرا عروس شد
بار دگر تمام فضا شاعرانه شد
در سایه ی ولایت حیدر طلوع کرد
طفلی که پیش از آمدنش نازدانه شد
از آیه های حضرت حق اینکه جبرییل
نامش حسن نهاد و حسن بی کرانه شد
در صورتش کریمی او موج می زند
اصلا حسن برای کرم یک نشانه شد
امشب حسن بخوان و دلت را جلا بده
نام مبارکی که به دل جاودانه شد
«خادم» نوشت یا حسن و پر کشید و دید
قلبش برای خان کرم آستانه شد
تعداد بازديد : 223
دوشنبه 08 تیر 1394 ساعت: 13:23
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط حمید کریمی در تاریخ 1394/04/08 و 15:40 دقیقه ارسال شده است | |||
ﺩﻭﺑـﺎﺭﻩ ﺟـﻤـﻌـﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﺮﻳﻢ
ﺑـــﺮﺍﻱ ﺁﻣــﺪﻧـﺖ ﺍﻱ ﻧــﮕـﺎﺭ ﻣـﻲ ﮔــﺮﻳـــــﻢ ﺩﻭﺑـﺎﺭﻩ ﺟـﻤـﻌـﻪ ﺷـﺪ ﻭ ﺗـﻮ ﻧـﻴـﺎﻣـﺪﻱ ﺁﻗــﺎ ﺳـﺤـﺮ ﻧـﮕـﺸﺖ ﺷـﺐ ﺍﻧـﺘﻈﺎﺭ ﻣـﻲ ﮔﺮﻳﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺟﻤﻌﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺷﻜﻬﺎ ﺳﺮﺍﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ ﺯِ ﻫـﺮ ﺩﻭ ﺩﻳـﺪﻩ ﭼــﻮ ﺍﺑـﺮ ﺑـﻬـﺎﺭ ﻣـﻲ ﮔـﺮﻳـﻢ ﺩﻭﺑـﺎﺭﻩ ﺟـﻤـﻌـﻪ ﺷـﺪ ﻭ ﺑـﺎ ﻧـﻮﺍﻱ ﻳﺎ ﻣﻬﺪﻱ ﺯﺑـﺎﻥ ﮔـﺮﻓـﺘـﻪ ﺍﻡ ﻭ ﺯﺍﺭ ﺯﺍﺭ ﻣـﻲ ﮔــﺮﻳـــــﻢ ﺗــﻮ ﺑـﺮ ﮔـﻨـﺎﻩ ﻣـﻦ ﺭﻭ ﺳـﻴـﻪ ﻣـﻜـﻦ ﮔـﺮﻳـﻪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩﻡ ﺷﺮﻣﺴﺎﺭ ﻣﻲ ﮔﺮﻳﻢ ﺍﮔـﺮ ﭼـﻪ ﻏـﺮﻕ ﮔـﻨـﺎﻫـﻢ ﻭﻟـﻲ ﺷـﺒﻴﻪ ﺷﻤﺎ ﺑـﺮﺍﻱ ﺟَـــﺪِّ ﺗـﻮ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﻭ ﺑـــﺎﺭ ﻣــﻲ ﮔــﺮﻳـﻢ ﺑـﺮﺍﻱ ﺷﻴﺐِ ﺧـﻀﻴﺐ ﻭ ﺑـﺮﺍﻱ ﺧِــﺪِّ ﺗــﺮﻳــﺐ ﺑـﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﺳـﺮِ ﺑــﺮ ﻧـﻲ ﺳـﻮﺍﺭ ﻣـﻲ ﮔــﺮﻳـﻢ ﺑـﺮﺍﻱ ﻣـﻌـﺠـﺮ ﻭ ﺍﻧـﮕـﺸـﺘﺮﻱ ﻛﻪ ﻏﺎﺭﺕ ﺷﺪ ﺑــﺮﺍﻱ ﺁﺗــﺶ ﻭ ﺩﻭﺩ ﻭ ﻓــﺮﺍﺭ ﻣــﻲ ﮔــﺮﻳــــﻢ 1389 |