|
یا رب...
بازی دنیا ز عمرم زودفرصت راگرفت
قبله ام گم شد کم آوردم لیاقت راگرفت
گریه وحال نماز صبح های من چه شد
خواب شیرین سحرفیض عبادت راگرفت
ازصغیره شد شروع وبه کبیره ختم شد
جرات عاصی شدن ازمن خجالت راگرفت
یارفیق لا رفیق له حلالم کن اگر
بین ما بارگناهانم رفاقت راگرفت
نورمولا نیست دیگردرمیان سفره ام
بی خیالی در ادای خمس برکت را گرفت
نیم دین را به حیا دادند کارم سخت شد
مستی از انجام معصیت نجابت راگرفت
ذکر و استغفار و توبه دست جمعی بهتراست
باخت این شبهاکسی که کنج زلت راگرفت
مادری میگفت فرزند شهیدش عاقبت
درهمین ماه خدا اذن شهادت راگرفت
لذت افطار باخرمای نخل کربلاست
خوش بحال هرکه از زهرا زیارت راگرفت
یاغیاث المستغیثین گفت وپاسخ داده شد
نیزه ای روی لب خشکش اجابت راگرفت
سربه روی نیزه ها رفت ومیخندید شمر
بی حیا از خواهر غم دیده ام طاقت را گرفت
تعداد بازديد : 73
پنجشنبه 04 تیر 1394 ساعت: 10:23
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)