تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
می سوزم و می سازم
در آتشِ مهجوری،می سوزم و می سازم
با درد وغمِ دوری، می سوزم و می سازم
شمعِ شبِ تنهایم،از عشقِ تو رسوایم
چون عاشقِ رنجوری، می سوزم و می سازم
با دیده ی پر شبنم،در شهـرِ سیاهِ غـم
از غُصّه ی بی نوری، می سوزم و می سازم
مانندِ جوان مُرده،چون لاله ی پژمرده
بِنشسته لبِ گوری، می سوزم و می سازم
شرمنده ام از کارم،از چشمِ گـنهکارم
پنهانی و مستوری، می سوزم و می سازم
والایی و من پستم،بر دامن تو دستم
چون وصله ی ناجوری، می سوزم و می سازم
حمید رضا گلرخی
تعداد بازديد : 66
دوشنبه 18 خرداد 1394 ساعت: 10:01
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب