سنگ صبور لحظه ی تنهایی علی گنجینه ی جزیره ی خضرایی علی در صفحه صفحه قصه ی دلدادگان عشق مجنون ترین قص�

سنگ صبور لحظه ی تنهایی علی گنجینه ی جزیره ی خضرایی علی در صفحه صفحه قصه ی دلدادگان عشق مجنون ترین قص�

سنگ صبور لحظه ی تنهایی علی گنجینه ی جزیره ی خضرایی علی در صفحه صفحه قصه ی دلدادگان عشق مجنون ترین قص�

سنگ صبور لحظه ی تنهایی علی گنجینه ی جزیره ی خضرایی علی در صفحه صفحه قصه ی دلدادگان عشق مجنون ترین قص�

سنگ صبور لحظه ی تنهایی علی گنجینه ی جزیره ی خضرایی علی در صفحه صفحه قصه ی دلدادگان عشق مجنون ترین قص�
سنگ صبور لحظه ی تنهایی علی گنجینه ی جزیره ی خضرایی علی در صفحه صفحه قصه ی دلدادگان عشق مجنون ترین قص�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
سنگ صبور لحظه ی تنهایی علی گنجینه ی جزیره ی خضرایی علی در صفحه صفحه قصه ی دلدادگان عشق مجنون ترین قص�

سنگ صبور لحظه ی تنهایی علی
گنجینه ی جزیره ی خضرایی علی
در صفحه صفحه قصه ی دلدادگان عشق
مجنون ترین قصیه ی شیدایی علی
سیراب شهد شربت لبخند مصطفی
سر مست باده های طهورایی علی
زیبا ترین پرنده ی افاق دلبری
ققنوس اسمان تماشایی علی
دل را به اب های خروشان عشق زد
سکان به دست طینت دریایی علی
پا در مسیر سخت ولایت نهاد ورفت
صحرا نورد سینه ی صحرایی علی

 

از کتاب روزی که میخ در شاعر شد وحید قاسمی


تعداد بازديد : 97
چهارشنبه 20 اسفند 1393 ساعت: 9:53
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط مرحوم زنده یاد سید حسن خوشزاد در تاریخ 1393/12/20 و 10:20 دقیقه ارسال شده است

مرحوم زنده یاد سید حسن خوشزاد

یا علی در حرمت نور خدا می بینم
لطف حق را زکجا تا به کجا می بینم
کعبه ی کعبه تویی عشق تویی مروه تویی
چه نیازی به صفا در تو صفا می بینم
من نه موسای کلیمم که بگویم ارنی
هر طرف می نگرم روی تو را می بینم
دل تویی راه تویی جلوه تویی قبله تویی
خم ابروی تو را قبله نما می بینم
شهر من شهر دل و دلبر و دل دادگی است
من چه گویم که در این شهر چها می بینم
تو شرف را به نجف داده ای ای اشرف خلق
من در این شهر شه سبز قبا می بینم
ای طبیب دل عشاق علی ایت حق
من در این خطه به هر درد و دوا می بینم
نجف و کرب و بلا را به خدا فرقی نیست
در نجف هستم و من کرب و بلا می بینم
وصف جنات شنیدم که تماشایی هست
من در این شهر عجب اب و هوا می بینم
من غلام سیه میثم تمار توام
در حریم حرمت اهل ولا می بینم
من نگویم که خدایی به خداوند قسم
المثنای تجلای خدا می بینم
هر چه احمد شب معراج در افلاک بدید
من در اینه ی ایوان طلا می بینم
سفر عشق کجا سید خوشزاد کجا
اینهمه لطف و کرامت ز رضا می بینم


کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف