اشعار فاطمیه – محمد علی رضا پور دل بود و نور بود و خدا مادرم نرو میشد تپش ز سینه جدا مادرم نرو م�

اشعار فاطمیه – محمد علی رضا پور دل بود و نور بود و خدا مادرم نرو میشد تپش ز سینه جدا مادرم نرو م�

اشعار فاطمیه – محمد علی رضا پور دل بود و نور بود و خدا مادرم نرو میشد تپش ز سینه جدا مادرم نرو م�

اشعار فاطمیه – محمد علی رضا پور دل بود و نور بود و خدا مادرم نرو میشد تپش ز سینه جدا مادرم نرو م�

اشعار فاطمیه – محمد علی رضا پور دل بود و نور بود و خدا مادرم نرو میشد تپش ز سینه جدا مادرم نرو م�
اشعار فاطمیه – محمد علی رضا پور دل بود و نور بود و خدا مادرم نرو میشد تپش ز سینه جدا مادرم نرو م�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اشعار فاطمیه – محمد علی رضا پور دل بود و نور بود و خدا مادرم نرو میشد تپش ز سینه جدا مادرم نرو م�

اشعار فاطمیه – محمد علی رضا پور

 

دل بود و نور بود و خدا مادرم نرو

میشد تپش ز سینه جدا مادرم نرو

 

میرفت مادرِ همه ی مادرانِ مهر

دیگر یتیم شد دل ما مادرم نرو

 

میسوخت شمع خانه غریبانه جانگُداز

اندوه بیکرانه رها مادرم نرو

 

یک ، دو ، سه ماه ، ماه نمی آمد آسمان

شبهای تار اشک و عزا مادرم نرو

 

دختر، دلش از آن همه ماتم گرفته بود

میگفت: میروی به کجا ؟ مادرم ! نرو

 

زیبا پسر ، که «تشنه» لقب داشت ، تشنه بود

بر چشم بی فروغ صفا : مادرم ! نرو

 

رعنا پسر ، همان که جگرهای او گداخت

در کار گریه بود و دعا : مادرم ! نرو

 

بابا هنوز زخمِ دلش چکّه میکند

بی تو نمانده حال شفا مادرم نرو

 

خرماستان و چاهِ پُر از آهِ او مگر

دارد توانِ این همه را؟ مادرم نرو

 

دختر، کنار بسترش آمد ، غمین نشست:

موی مرا، تو شانه نما مادرم نرو

 

این خانه ، آسمانِ زمین ، باز ابری است

باران گرفته چشمِ هوا مادرم نرو

 

دنیا بدون خنده ی تو ، گریه میشود

بی تو، چه مبتلای بلا مادرم نرو

 

میرفت مادر و ،در و دیوار می گداخت

میسوخت جان آینه ها مادرم ! نرو

 

محمد علی رضاپور


تعداد بازديد : 237
سه شنبه 19 اسفند 1393 ساعت: 11:48
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف