ﺯﯾﻨﺐ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮔﻔﺘﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮔﺸﺘﻪ ﺷﻤﻊ ﻭ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﭘﺮ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺯﯾﻨﺐ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮔﻔﺘﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮔﺸﺘﻪ ﺷﻤﻊ ﻭ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﭘﺮ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺯﯾﻨﺐ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮔﻔﺘﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮔﺸﺘﻪ ﺷﻤﻊ ﻭ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﭘﺮ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺯﯾﻨﺐ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮔﻔﺘﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮔﺸﺘﻪ ﺷﻤﻊ ﻭ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﭘﺮ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺯﯾﻨﺐ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮔﻔﺘﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮔﺸﺘﻪ ﺷﻤﻊ ﻭ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﭘﺮ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺯﯾﻨﺐ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮔﻔﺘﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮔﺸﺘﻪ ﺷﻤﻊ ﻭ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﭘﺮ ﻧﺪﺍﺭﺩ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
ﺯﯾﻨﺐ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮔﻔﺘﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮔﺸﺘﻪ ﺷﻤﻊ ﻭ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﭘﺮ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺯﯾﻨﺐ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮔﻔﺘﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩ
ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮔﺸﺘﻪ ﺷﻤﻊ ﻭ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﭘﺮ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻣﺎﺩﺭ ﺑﯿﺎ ﺣﺴﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻧﻌﺶ ﺑﺎﺑﺎ 
ﺑﺮﺩﺍﺭ ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﺗﺎﺑﯽ ﺩﮔﺮ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻩ ﯼ ﺣﺴﯿﻨﺖ ﺳﯿﻼ‌ﺏ ﺧﻮﻥ ﺭﻭﺍﻥ ﺍﺳﺖ
 ﭼﻮﻥ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻋﻤﺮﺵ ﺷﻤﺲ ﻭ ﻗﻤﺮ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺑﺮ ﻧﺴﺨﻪ ﯼ ﻃﺒﯿﺒﺎﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺍﺣﺘﯿﺎﺟﯽ
ﺑﺮ ﺯﺧﻢ ﻓﺮﻕ ﻣﻮﻻ‌ ﺩﺍﺭﻭ ﺍﺛﺮ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﮔﻮﯾﯿﺪ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺭﺍ ﺑﻬﺮ ﺗﻬﯿﻪ ﯼ ﻧﺎﻥ
ﺑﻬﺮ ﻋﻠﯽ ﺗﻨﻮﺭﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﺮﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ

 

مرحوم حسن فرحبخش ژولیده نیشابوری


تعداد بازديد : 367
دوشنبه 11 اسفند 1393 ساعت: 11:06
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط لاابل در تاریخ 1393/12/12 و 6:38 دقیقه ارسال شده است

لاابل

از ما ندارها و همه جان نثارها
به مادر تمامی والا تبارها
این نامه را به اشک دو دیده نوشته ایم
تا آبرو بگیرد از این جویبارها
وقتی لباس تیره به تن کرده مهدیت
اصلا نیاز نیست به رنگ بهارها
مادر شنیده ام که تو را هم کتک زدند
گویا نشسته بوده به چشمت غبارها
مادر شنیده ام به زمین خورد صورتت
وای از ستمگری همه پنجه دارها

مادر شنیده ام حسنت مرد از غمت
یاس علی بگو چه کسی کرد درهمت

نوکر فقط برای غمت زار می زند
آخر غمت مرا بخدا دار می زند
در را بر این کبوتر دل باز کن، ببین
دارد به درب بیت تو منقار میزند
از لحظه ای که بر در و دیوار خورده ای
سر را به روی هر در و دیوار می زند
هر روز می رود طرف درب خانه ات
او بال را به تیزی مسمار می زند
این چه چهش ز خوبی این روزگار نیست
دارد برای مادر خود جار می زند

بر این دل شکسته ی بیمار رحم کن
زهرا بیا به حیدر کرار رحم کن

زهرا اگر نظر نکنی گریه می کنم
رحمی به این جگر نکنی گریه می کنم
اکسیر عشقی و به دلم میدهی توان
ًزهرا اگر اثر نکنی گریه می کنم
این سالهای غمزده ی آتی مرا
با من اگر تو سر نکنی گریه می کنم
هجده بهار روبرویم راه رفته ای
حالا اگر گذر نکنی گریه می کنم
عمری کنار من تو ضرر داده ای درست
اینبار اگر ضرر نکنی گریه می کنم

ای آشنای ناله ی امن یجیب من
حالا منم مریض و تو هستی طبیب من



کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف