ای که از بستر تو لاله دمیدن دارد تا سحر زخم رخت میل چکیدن دارد اندکی حرف بزن تا که علی دق نکند به خ

ای که از بستر تو لاله دمیدن دارد تا سحر زخم رخت میل چکیدن دارد اندکی حرف بزن تا که علی دق نکند به خ

ای که از بستر تو لاله دمیدن دارد تا سحر زخم رخت میل چکیدن دارد اندکی حرف بزن تا که علی دق نکند به خ

ای که از بستر تو لاله دمیدن دارد تا سحر زخم رخت میل چکیدن دارد اندکی حرف بزن تا که علی دق نکند به خ

ای که از بستر تو لاله دمیدن دارد تا سحر زخم رخت میل چکیدن دارد اندکی حرف بزن تا که علی دق نکند به خ
ای که از بستر تو لاله دمیدن دارد تا سحر زخم رخت میل چکیدن دارد اندکی حرف بزن تا که علی دق نکند به خ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
ای که از بستر تو لاله دمیدن دارد تا سحر زخم رخت میل چکیدن دارد اندکی حرف بزن تا که علی دق نکند به خ
ای که از بستر تو لاله دمیدن دارد
 
تا سحر زخم رخت میل چکیدن دارد
 
اندکی حرف بزن تا که علی دق نکند
 
به خدا همسر تو میل شنیدن دارد
 
حاضرم جان بدهم در عوض خنده ی تو
 
هر قدر نازکنی باز خریدن دارد
 
حرف رفتن نزن و طاقت من طاق نکن
 
که گریبان من از هجر دریدن دارد
 
شهر از پاسخ من نیز گریزان شده است
 
غربت حیدر بی فاطمه دیدن دارد
 
بعد از آن روز که در کوچه زمینت زده اند
 
قامتم حالت از شرم خمیدن دارد
 
مصطفي هاشمي نسب

تعداد بازديد : 71
شنبه 09 اسفند 1393 ساعت: 7:35
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف