زهرای من... خسته شده و تاب ندارد که بماند زهرای من آنقدر که آزار کشیده.. آنقدر پس از فاطمه من آه کشید�

زهرای من... خسته شده و تاب ندارد که بماند زهرای من آنقدر که آزار کشیده.. آنقدر پس از فاطمه من آه کشید�

زهرای من... خسته شده و تاب ندارد که بماند زهرای من آنقدر که آزار کشیده.. آنقدر پس از فاطمه من آه کشید�

زهرای من... خسته شده و تاب ندارد که بماند زهرای من آنقدر که آزار کشیده.. آنقدر پس از فاطمه من آه کشید�

زهرای من... خسته شده و تاب ندارد که بماند زهرای من آنقدر که آزار کشیده.. آنقدر پس از فاطمه من آه کشید�
زهرای من... خسته شده و تاب ندارد که بماند زهرای من آنقدر که آزار کشیده.. آنقدر پس از فاطمه من آه کشید�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
زهرای من... خسته شده و تاب ندارد که بماند زهرای من آنقدر که آزار کشیده.. آنقدر پس از فاطمه من آه کشید�

زهرای من...

خسته شده و تاب ندارد که بماند

زهرای من آنقدر که آزار کشیده..

آنقدر پس از فاطمه من آه کشیدم

مانند کسی که ز جگر خار کشیده

پشت در خانه همه ی زحمت او رفت

شش ماهه تمام است که او بار کشیده

میخ در این خانه بلایی سرم آورد..

کارم دو سه ماه است به اصرار کشیده

پاره شده پیراهن و زخمی شده پهلوت

حتما که لباس تو به مسمار کشیده

بستم سر او را چه کنم خوب نگشته

انگار سرش نیز به دیوار کشیده...

از زیر لباسش چقدر خون زده بیرون

از بس که از این پهلوی خود کار کشیده

پیچیده میان همه شهر که زهرا..

دیدیم که دست از علی انگار کشیده

 

حامد جولازده



تعداد بازديد : 77
پنجشنبه 07 اسفند 1393 ساعت: 11:57
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف