افسار از کف داده ام آغاز کن سرکوب را مولا بخوابان با نگاه نافذت آشوب را گفتم صراط المستقیم و کج ادا�

افسار از کف داده ام آغاز کن سرکوب را مولا بخوابان با نگاه نافذت آشوب را گفتم صراط المستقیم و کج ادا�

افسار از کف داده ام آغاز کن سرکوب را مولا بخوابان با نگاه نافذت آشوب را گفتم صراط المستقیم و کج ادا�

افسار از کف داده ام آغاز کن سرکوب را مولا بخوابان با نگاه نافذت آشوب را گفتم صراط المستقیم و کج ادا�

افسار از کف داده ام آغاز کن سرکوب را مولا بخوابان با نگاه نافذت آشوب را گفتم صراط المستقیم و کج ادا�
افسار از کف داده ام آغاز کن سرکوب را مولا بخوابان با نگاه نافذت آشوب را گفتم صراط المستقیم و کج ادا�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
افسار از کف داده ام آغاز کن سرکوب را مولا بخوابان با نگاه نافذت آشوب را گفتم صراط المستقیم و کج ادا�

افسار از کف داده ام آغاز کن سرکوب را

مولا بخوابان با نگاه نافذت آشوب را

گفتم صراط المستقیم و کج ادامه داده ام

من کسب کردم با تلاش از حد بد مطلوب را

هم می خری هم می پذیری هم تحمل می کنی

در جنس های جور خود هر جنس نا مرغوب را

 رعیت به چشم شاه اگر آید دلش خوش می شود

تحویل گیر این ذره ی بر در گهت منصوب را

کتمم عیانم کرده ای ضعفم توانم کرده ای

تا عرش اعلا می بری بر در درگهت منسوب را

وقت محاق ماه راه کاروان گم می شود

بیرون کش از پشت نقاب آن چهره ی محجوب را

 شرح بلایت امتحان انبیا و اولیاء

برده به مسلخ یاد تو پیغمبر مصلوب را

حکما خدا کرده تو را رب زمین و آسمان

بیرون بیاور ز آستین آن نسخه ی مکتوب را

ممسوس فی ذات حق و رکن تجلی خدا

اصلا تجسم می کنم در چهره ات محبوب را

 

شاعر:حسین واعظی


تعداد بازديد : 161
چهارشنبه 29 بهمن 1393 ساعت: 10:10
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط لاابل در تاریخ 1393/11/30 و 18:06 دقیقه ارسال شده است

لاابل

🔴🔷🔴🍃🍃🔴🔷🔴.
بى خانه زير سايه ديوار خوشترست

ديوانه بين کوچه و بازار خوشترست

از هر چه بگذرم سخن يار خوشترست

يعنى کلام حيدر کرار خوشترست:

من عاشق محمدم و جار مي زنم



در باطن سکوت،عذاب است... شک نکن

حرف حساب حرف حساب است... شک نکن

دنياى بى رسول خراب است.... شک نکن

اين\"حرف\" نيست، چند\"کتاب\" است... شک نکن

من عاشق محمدم و جار ميزنم



عبد محمديم اگر، نوش جانمان

پيوند خورده ايم به درياى بى کران

فرياد مي زند جگرم موقع اذان

اى اهل عرش، اهل زمين، اهل آسمان:

من عاشق محمدم و جار ميزنم



بايد به جاى آه کشيدن دوا نوشت

ياايهاالرسول، به جاى دعا نوشت

بايد هميشه بعد نبى آل را نوشت

معراج هم که رفت در آنجا خدا نوشت:

من عاشق محمدم و جار ميزنم



جبريل را فرشته نگو نوکرش بگو

يا نه غلام حلقه بگوش درش بگو

بالاتر از همه ست، نه بالاترش بگو

جان نفس نفس زدن دخترش، بگو:

من عاشق محمدم و جار ميزنم



دونيم مي کند تن هتاک را على

ما هم سپرده ايم به شيرخدا، على

فرياد مي زنم صد و ده بار يا على

يامظهرالعجائب و يا مرتضى على:

من عاشق محمدم و جار ميزنم



بالاتر است از همه مردم زمين

هر آن کسى که با صلوات است همنشين

لحظه به لحظه با نفس امّ مومنين

فرياد مي زند جگر من فقط همين:

من عاشق محمدم و جار ميزنم



يزدان نوشت، حيدر کرار هم نوشت

دست شکسته... دست گرفتار هم نوشت

زهرا ميان آن در و ديوار هم نوشت

با خون خويش بر نوک مسمار هم نوشت:

من عاشقم محمدم و جار می زنم

💠💠💠💠💠💠💠💠

علی اکبر لطیفیان


کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف