زائر شدم نسیم ، صدای مرا گرفت از دستم التماس دعای مرا گرفت یک شب کنار پنجره فولاد ، مادرم آن قدر گ

زائر شدم نسیم ، صدای مرا گرفت از دستم التماس دعای مرا گرفت یک شب کنار پنجره فولاد ، مادرم آن قدر گ

زائر شدم نسیم ، صدای مرا گرفت از دستم التماس دعای مرا گرفت یک شب کنار پنجره فولاد ، مادرم آن قدر گ

زائر شدم نسیم ، صدای مرا گرفت از دستم التماس دعای مرا گرفت یک شب کنار پنجره فولاد ، مادرم آن قدر گ

زائر شدم نسیم ، صدای مرا گرفت از دستم التماس دعای مرا گرفت یک شب کنار پنجره فولاد ، مادرم آن قدر گ
زائر شدم نسیم ، صدای مرا گرفت از دستم التماس دعای مرا گرفت یک شب کنار پنجره فولاد ، مادرم آن قدر گ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
زائر شدم نسیم ، صدای مرا گرفت از دستم التماس دعای مرا گرفت یک شب کنار پنجره فولاد ، مادرم آن قدر گ

زائر شدم نسیم ، صدای مرا گرفت

از دستم التماس دعای مرا گرفت

 

یک شب کنار پنجره فولاد ، مادرم

آن قدر گریه کرد ، شفای مرا گرفت

 

 

یک پارچه گره زد و تا سالهای سال

« سهمیه امام رضا » ی مرا گرفت

 

صحن تو ، آسمان تو ، گنبد طلای تو

حتی مجال کرب و بلای مرا گرفت

 

ایمان نداشتم که ضمانت کنی مرا

تا اینکه آهو آمد و جای مرا گرفت

 

ای دستگیر صبح قیامت سرم فدات

هم خانواده هم پدر و مادرم فدات

 

ای مهربانترین کرم سفره ی گدا

یا ایها الرئوفی و یا ایها الرضا

 

امشب خدا کند که تو را ای حضور سبز

این قوم اشتباه نگیرند با خدا

 

ای لطف بی نهایت شبهای زائران

یکبار ما ، سه بار شما ، پیش ما بیا

 شاعر:کربلایی محمد اسداللهی



تعداد بازديد : 265
سه شنبه 02 دی 1393 ساعت: 19:49
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف