محمدحسین مهدی پناه رد چندین زخم بر هر زخم بود پیکر تو زخم اندر زخم بود از قفای نی نگاه انداختم صورت ماهت سراسر زخم بود لوح، جسم تو، قلم، شد نیز

محمدحسین مهدی پناه رد چندین زخم بر هر زخم بود پیکر تو زخم اندر زخم بود از قفای نی نگاه انداختم صورت ماهت سراسر زخم بود لوح، جسم تو، قلم، شد نیز

محمدحسین مهدی پناه رد چندین زخم بر هر زخم بود پیکر تو زخم اندر زخم بود از قفای نی نگاه انداختم صورت ماهت سراسر زخم بود لوح، جسم تو، قلم، شد نیز

محمدحسین مهدی پناه رد چندین زخم بر هر زخم بود پیکر تو زخم اندر زخم بود از قفای نی نگاه انداختم صورت ماهت سراسر زخم بود لوح، جسم تو، قلم، شد نیز

محمدحسین مهدی پناه رد چندین زخم بر هر زخم بود پیکر تو زخم اندر زخم بود از قفای نی نگاه انداختم صورت ماهت سراسر زخم بود لوح، جسم تو، قلم، شد نیز
محمدحسین مهدی پناه رد چندین زخم بر هر زخم بود پیکر تو زخم اندر زخم بود از قفای نی نگاه انداختم صورت ماهت سراسر زخم بود لوح، جسم تو، قلم، شد نیز
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
محمدحسین مهدی پناه رد چندین زخم بر هر زخم بود پیکر تو زخم اندر زخم بود از قفای نی نگاه انداختم صورت ماهت سراسر زخم بود لوح، جسم تو، قلم، شد نیز
رد چندین زخم بر هر زخم بود
پیکر تو زخم اندر زخم بود
از قفای نی نگاه انداختم
صورت ماهت سراسر زخم بود
لوح، جسم تو، قلم، شد نیزه ها
هر چه می دیدم به دفتر زخم بود
شمر کار عمه ام را سخت کرد
بوسه گاه عمه، حنجر، زخم بود
آسمان نیزه سهم من نشد
ای پدر بال کبوتر زخم بود
راستی بابا اگر که بود عمو
صورت من زیر معجر زخم بود؟!
من اگرچه لاله ام گلبرگ هام
مثل آن یاس معطر زخم بود
بین صحرا مادرت آمد هنوز
سینه اش از میخ آن در زخم بود

محمدحسین مهدی پناه

 


تعداد بازديد : 83
جمعه 07 آذر 1393 ساعت: 12:39
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف