اشعار شهادت حضرت رقیه(س) – محمد علی کردی زخم هایم همه اش گشته مداوا مثلاً چشم کم سوی من امشب شده بینا مثلاً آمدی تا که تو همبازی دختر بشوی

اشعار شهادت حضرت رقیه(س) – محمد علی کردی زخم هایم همه اش گشته مداوا مثلاً چشم کم سوی من امشب شده بینا مثلاً آمدی تا که تو همبازی دختر بشوی

اشعار شهادت حضرت رقیه(س) – محمد علی کردی زخم هایم همه اش گشته مداوا مثلاً چشم کم سوی من امشب شده بینا مثلاً آمدی تا که تو همبازی دختر بشوی

اشعار شهادت حضرت رقیه(س) – محمد علی کردی زخم هایم همه اش گشته مداوا مثلاً چشم کم سوی من امشب شده بینا مثلاً آمدی تا که تو همبازی دختر بشوی

اشعار شهادت حضرت رقیه(س) – محمد علی کردی زخم هایم همه اش گشته مداوا مثلاً چشم کم سوی من امشب شده بینا مثلاً آمدی تا که تو همبازی دختر بشوی
اشعار شهادت حضرت رقیه(س) – محمد علی کردی زخم هایم همه اش گشته مداوا مثلاً چشم کم سوی من امشب شده بینا مثلاً آمدی تا که تو همبازی دختر بشوی
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اشعار شهادت حضرت رقیه(س) – محمد علی کردی زخم هایم همه اش گشته مداوا مثلاً چشم کم سوی من امشب شده بینا مثلاً آمدی تا که تو همبازی دختر بشوی

اشعار شهادت حضرت رقیه(س) – محمد علی کردی

 

زخم هایم همه اش گشته مداوا مثلاً

چشم کم سوی من امشب شده بینا مثلاً

 

آمدی تا که تو همبازی دختر بشوی

باشد ای رأس حنا بسته تو بابا مثلاً…

 

…مثلاً خانه مان شهر مدینه است هنوز

و تو برگشته ای از مسجد و حالا مثلاً…

 

…کار من چیست ؟ نشستن به روی زانوی تو…

کار تو چیست ؟ بگو …شانه به موها مثلاً…

 

یا بیا مثل همان قصه که آن شب گفتی

تو نبی باشی و من ، ام ابیها مثلاً

 

جسم نیلی مرا حال ، تو تحویل بگیر

مثل آن شب که نبی فاطمه اش را مثلاً...

 

محمد علی کردی

 


تعداد بازديد : 527
پنجشنبه 06 آذر 1393 ساعت: 13:09
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف