بار من را كمرم نه سر زانو برداشت كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت در خداحافظي ات بود كه من افتادم آه راحت نتوان چشم ز آهو برداشت آهوي خوش

بار من را كمرم نه سر زانو برداشت كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت در خداحافظي ات بود كه من افتادم آه راحت نتوان چشم ز آهو برداشت آهوي خوش

بار من را كمرم نه سر زانو برداشت كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت در خداحافظي ات بود كه من افتادم آه راحت نتوان چشم ز آهو برداشت آهوي خوش

بار من را كمرم نه سر زانو برداشت كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت در خداحافظي ات بود كه من افتادم آه راحت نتوان چشم ز آهو برداشت آهوي خوش

بار من را كمرم نه سر زانو برداشت كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت در خداحافظي ات بود كه من افتادم آه راحت نتوان چشم ز آهو برداشت آهوي خوش
بار من را كمرم نه سر زانو برداشت كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت در خداحافظي ات بود كه من افتادم آه راحت نتوان چشم ز آهو برداشت آهوي خوش
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
بار من را كمرم نه سر زانو برداشت كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت در خداحافظي ات بود كه من افتادم آه راحت نتوان چشم ز آهو برداشت آهوي خوش

بار من را كمرم نه سر زانو برداشت

كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت

 

در خداحافظي ات بود كه من افتادم

آه راحت نتوان چشم ز آهو برداشت

 

آهوي خوش قد و بالاي حرم، ميكُشَمَش

نيزه زن را كه رسيد از رويت ابرو برداشت

 

هر چه كردم بخدا روي به قبله نشدي

علتش نيزه ي آن بود كه پهلو برداشت

 

ديدم از دور كسي رَختِ تو را ميپايد

آمدم زودتر از من او همه را او برداشت

 

زخمهاي بدنت از دو طرف مرتبط اند

هر كسي نيزه اي از پشت زد از رو برداشت

 

بين ِ ميدان نشد اما وسطِ خيمه كه شد

آخرش عمه ي تو دست به گيسو برداشت

 

بخدا خسته شدم آه كجايي اكبر

كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت

 

عاقبت توي عبايي جگرم را بردم

با چه وضعييتي آخر پسرم را بردم

 

شاعر : علی اکبر لطیفیان


تعداد بازديد : 141
شنبه 26 مهر 1393 ساعت: 16:09
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف