چشم ان مستی که هر شب وقف مولا میشود خشک هم باشد ولی یک باره دریا میشود قصه قدری فرق دارد بر گدا در این حرم هر که فکرش هم نکرده نیز اقا میشود

چشم ان مستی که هر شب وقف مولا میشود خشک هم باشد ولی یک باره دریا میشود قصه قدری فرق دارد بر گدا در این حرم هر که فکرش هم نکرده نیز اقا میشود

چشم ان مستی که هر شب وقف مولا میشود خشک هم باشد ولی یک باره دریا میشود قصه قدری فرق دارد بر گدا در این حرم هر که فکرش هم نکرده نیز اقا میشود

چشم ان مستی که هر شب وقف مولا میشود خشک هم باشد ولی یک باره دریا میشود قصه قدری فرق دارد بر گدا در این حرم هر که فکرش هم نکرده نیز اقا میشود

چشم ان مستی که هر شب وقف مولا میشود خشک هم باشد ولی یک باره دریا میشود قصه قدری فرق دارد بر گدا در این حرم هر که فکرش هم نکرده نیز اقا میشود
چشم ان مستی که هر شب وقف مولا میشود خشک هم باشد ولی یک باره دریا میشود قصه قدری فرق دارد بر گدا در این حرم هر که فکرش هم نکرده نیز اقا میشود
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
چشم ان مستی که هر شب وقف مولا میشود خشک هم باشد ولی یک باره دریا میشود قصه قدری فرق دارد بر گدا در این حرم هر که فکرش هم نکرده نیز اقا میشود

چشم ان مستی که هر شب وقف مولا میشود

خشک هم باشد ولی یک باره دریا میشود

 

قصه قدری فرق دارد بر گدا در این حرم

هر که فکرش هم نکرده نیز اقا میشود

 

من که هر کاری شده کردم ندیدم شاه را

دل به بیماری زدم اینبار، حالا میشود؟ 

 

از چه رو هر مبتلایی را که بخشیدی شفا

قبل خارج گشتنش از صحن عیسی میشود؟ !

 

چند تا حاجت که می بینی غلامانش دهند

شاه گر لطفی کند بالای صدتا میشود

 

امشبی اقا بیا یک سفره از دل پهن کن

تا ببینی هر چه دلبر هست رسوا میشود

 

اندکی کمتر ضمانت کن تو آهو بچه را

با چنین لطفت مگر یک مرد پیدا میشود؟ 

 

مثل ان گوهر که پیدا میشود در یک صدف

نوکرش در هر کجا با شاه پیدا میشود

 

شاعر : محمد رضا رضایی


تعداد بازديد : 121
شنبه 15 شهریور 1393 ساعت: 18:53
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف