من آرزو کردم برایت یار باشم آقا نمیخواهم بدوشت بار باشم

من آرزو کردم برایت یار باشم آقا نمیخواهم بدوشت بار باشم

من آرزو کردم برایت یار باشم آقا نمیخواهم بدوشت بار باشم

من آرزو کردم برایت یار باشم آقا نمیخواهم بدوشت بار باشم

من آرزو کردم برایت یار باشم آقا نمیخواهم بدوشت بار باشم
من آرزو کردم برایت یار باشم آقا نمیخواهم بدوشت بار باشم
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
من آرزو کردم برایت یار باشم آقا نمیخواهم بدوشت بار باشم

غزل مناجات با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف

من آرزو کردم برایت یار باشم

آقا نمیخواهم بدوشت بار باشم

یوسف خریدن نیست در اندازه ی من

اینجا دویدم گرمی بازار باشم

دیگر حرامم باد خواب صبح جمعه

خوب است وقت دیدنت بیدار باشم

تا آخر عمر از تو میخوانم که شاید

بین سپاهت میثم تمار باشم

یک لحظه هم نگذار من بی تو بمانم

دیگر نمیخواهم پی اغیارباشم

هرشب سحرهارابه یادت سرنمودم

تاهمنشین محفل دلدارباشم

آقا بیا آقا بیا ... آقا کجایی؟

ناچار بودم که در این تکرار باشم

بیچاره ی عشق توام الحمدالله

شادم از اینکه بهر تو ناچار باشم

وقتی طیب دردهای ناعلاجی

من نذر کردم تا ابد بیمار باشم


****

چشمم به یاد کربلا لبریز اشک است

سخت است دور از مرقد دلدار باشم


شاعر : حسین رحمانی

 

با تشکر از بذل منت شاعر گرامی


تعداد بازديد : 115
سه شنبه 14 مرداد 1393 ساعت: 10:31
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف