یک جلوه کرد نور منور درست شد نورش تلالو کرد که گوهر درست شد از گرد و خاک مقدم او زر درست شد بهر ثناش این همه منبر درست شد محبوبه ای به هیبت ح

یک جلوه کرد نور منور درست شد نورش تلالو کرد که گوهر درست شد از گرد و خاک مقدم او زر درست شد بهر ثناش این همه منبر درست شد محبوبه ای به هیبت ح

یک جلوه کرد نور منور درست شد نورش تلالو کرد که گوهر درست شد از گرد و خاک مقدم او زر درست شد بهر ثناش این همه منبر درست شد محبوبه ای به هیبت ح

یک جلوه کرد نور منور درست شد نورش تلالو کرد که گوهر درست شد از گرد و خاک مقدم او زر درست شد بهر ثناش این همه منبر درست شد محبوبه ای به هیبت ح

یک جلوه کرد نور منور درست شد نورش تلالو کرد که گوهر درست شد از گرد و خاک مقدم او زر درست شد بهر ثناش این همه منبر درست شد محبوبه ای به هیبت ح
یک جلوه کرد نور منور درست شد نورش تلالو کرد که گوهر درست شد از گرد و خاک مقدم او زر درست شد بهر ثناش این همه منبر درست شد محبوبه ای به هیبت ح
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
یک جلوه کرد نور منور درست شد نورش تلالو کرد که گوهر درست شد از گرد و خاک مقدم او زر درست شد بهر ثناش این همه منبر درست شد محبوبه ای به هیبت ح

یک جلوه کرد نور منور درست شد

نورش تلالو کرد که گوهر درست شد

از گرد و خاک مقدم او زر درست شد

بهر ثناش این همه منبر درست شد

 

محبوبه ای به هیبت حیدر درست شد

 

 

یا ذو الجلال رکن جلال آفریده ای

اعجوبه وقار و کمال آفریده ای

او را فقط برای سه سال آفریده ای

یعنی برای امر محال آفریده ای

 

پیغمبری زنسل پیمبر درست شد

 

سر می دهند پای تو ایل و تبار ما

وفق مراد می شود این روزگار ما

کر شد دو گوش عالم و آدم زجارما

افتاده دست دختر ارباب کار ما

 

او لطف کرده و مشکل نوکر درست شد

 

یک یا رقیه گفته ام و جان گرفته ام

آشفته حال بودم و سامان گرفته ام

از دست این کریمه خودم نان گرفته ام

نذر سه ساله سفره احسان گرفته ام

 

نذرم قبول حاجتم آخر درست شد

 

در حلقه های سلسله دل بند می شود

لشکر گسیل کرده و خرسند می شود

سهم لبان حوریه لبخند می شود

او در لباس بنده خداوند می شود

 

بی نفح صور آمد و محشر درست شد

 

مریم کجا و حضرت لیلای پنج تن

در تو حلول کرده سراپای پنج تن

هستی چکیده ای تو زسیمای پنج تن

تکیه زدی تو یک تنه بر جای پنج تن

 

قدیسه ای به دامن کوثر درست شد

 

تا روز حشر قبله ی حاجات می شوی

تو سر بلند عرصه ی شامات می شوی

همپای زینب عمه ی سادات می شوی

و الله نور و عرض و سماوات می شوی

 

شاهد مثال قصه هم اختر درست شد

 

حورای کربلایی و زهرای دیگری

بنت الحسین ام ابیهای دیگری

جای تو نیست روی زمین جای دیگری

باید قدم زنی تو به دنیای دیگری

 

صرفا برایت عالم دیگر درست شد

 

ای جان فدای سوریه قربان کربلا

ما هم شدیم جمله مسلمان کربلا

خون شد دهان دیده ی مهمان کربلا

آتش زدند خیمه سلطان کربلا

 

از خیمه های سوخته معجر درست شد

 

با تازیانه دور و بر تو یکی یکی

خون کرده اند بر جگر تو یکی یکی

وقتی که ریخت بال و پر تو یکی یکی

گشته سپید موی سر تو یکی یکی

ای وای من مدینه ی دیگر درست شد

 

بال شکسته قصد پریدن نداشت که

دنبال پای خسته دویدن نداشت که

ظالم نفس نفس که بریدن نداشت که

موی یتیم زجر کشیدن نداشت که

 

درد سر است آمدنت شر درست شد

 

: شاعر : علیرضا وفایی (خیال )

 


تعداد بازديد : 135
جمعه 30 خرداد 1393 ساعت: 20:37
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف