دوباره خون محبت در این قلم جاریست هوا هوای وصال و زمان دلداریست دوباره حجم دلم پر شد از ترانه ی تان رواق چشم من از رد عشق گل کاریست به واژه ه�

دوباره خون محبت در این قلم جاریست هوا هوای وصال و زمان دلداریست دوباره حجم دلم پر شد از ترانه ی تان رواق چشم من از رد عشق گل کاریست به واژه ه�

دوباره خون محبت در این قلم جاریست هوا هوای وصال و زمان دلداریست دوباره حجم دلم پر شد از ترانه ی تان رواق چشم من از رد عشق گل کاریست به واژه ه�

دوباره خون محبت در این قلم جاریست هوا هوای وصال و زمان دلداریست دوباره حجم دلم پر شد از ترانه ی تان رواق چشم من از رد عشق گل کاریست به واژه ه�

دوباره خون محبت در این قلم جاریست هوا هوای وصال و زمان دلداریست دوباره حجم دلم پر شد از ترانه ی تان رواق چشم من از رد عشق گل کاریست به واژه ه�
دوباره خون محبت در این قلم جاریست هوا هوای وصال و زمان دلداریست دوباره حجم دلم پر شد از ترانه ی تان رواق چشم من از رد عشق گل کاریست به واژه ه�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
دوباره خون محبت در این قلم جاریست هوا هوای وصال و زمان دلداریست دوباره حجم دلم پر شد از ترانه ی تان رواق چشم من از رد عشق گل کاریست به واژه ه�

دوباره خون محبت در این قلم جاریست

هوا هوای وصال و زمان دلداریست

دوباره حجم دلم پر شد از ترانه ی تان

رواق چشم من از رد عشق گل کاریست

به واژه های من انگیزه میدهی وقتی

درون سینه ی من حرف های بسیاریست

کبوتر قلمم بال میزند تا عرش

در آستان نگاهت زمان بیداریست

در این هوای پر از روزمرگی ای عشق

بدون تو هر روز روز تکراریست

 

دلی که بی تو بجوشد گِلی ست ازرده

مدام از همه کس افت و لگد خورده

 

قلم به دست نشستم بضاعتم رو شد

کلاف گم شده بودم تجارتم رو شد

نوشته ام که مطیع شمام تا اخر

سرِ قرار که شد لاف طاعتم رو شد

همیشه فکر تو هستم شما چرا؟...اما

غلط نوشتم و عکس دیانتم رو شد

و این قنوت پر از خواهشم حقیرم کرد

که هر چه غیر تو بود و عبادتم رو شد

هنوز اول خطم کلاس زیر صفر

و طبل خالی ام و میل شهرتم رو شد

 

هر انکه خاک تو شد بین مردمان کس شد

و هر چه غیر شما بی گمان مرخص شد

 

چقدر پشت سر هم مرا صدا کردی

به جای من همه جا تو بیا بیا کردی

چه بارها که زمین خوردم و تو افتادی

برای پا شدن من خدا خدا کردی

چقدر پیش خدا رو زدی برای من

قنوت اشک گرفتی مرا دعا کردی

مرا اسیر همین کارهای خود کردی

وفا ندیده ای اما خودت وفا کردی

به آسمان و زمین خدا بدهکارم

همیشه امده قرض مرا ادا کردی

 

همیشه دیر رسیدم به رو نیاوردی

هزار مرتبه بازم پی ام تو میگردی

شاعر: حسن كردي


تعداد بازديد : 83
پنجشنبه 22 خرداد 1393 ساعت: 14:06
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف