|
حضرت زهرا(س)-شام غریبان
فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد؟
به طفلی رخت ماتم در برم کرد
الهی بشکند دست مغیره
که در این آستان بی مادرم کرد
گُل من چون تو را در گِل بپوشم
زهجران تو خون دل بنوشم
در ایام جوانی قسمتم شد
که تابوت تو را گیرم بدوشم
دعائی زیر لب دارم شبانه
تو آمین گوی ای ماه یگانه
الهی هیچ مظلومی نبیند
عزیزش را به زیر تازیانه
بیا با هم نماز شب بخوانیم
دعای دل بتاب و تب بخوانیم
کتاب قِصّه ی غم های خود را
نهان از دیده ی زینب بخوانیم
به خاک افتاده جسم اطهرش بود
به روی دامن فضّه سرش بود
میان آن همه رنج و غم و درد
به فکر غصّه های شوهرش بود
همه عهد خدا بشکسته بودند
علیه ما بهم پیوسته بودند
از آن، در خانه ام از پا فتادم
که دست شوهرم را بسته بودند
شرار دل به گردونم بریزد
به دامن اشک گلگونم بریزد
پس از مرگ تو چشمم مانده در راه
که قاتل آید و خونم بریزد
پس از تو همچنان مرغ اسیرم
که هم از لانه هم از دانه سیرم
به جان باغبان ای گل دعا کن
که امشب در قفس تنها بمیرم
غمت برده زدل تاب و توانم
تو رفتی من چرا باید بمانم
گلویم آنچنان از گریه بسته
که نتوان بهر تو قرآن بخوانم
تعداد بازديد : 433
پنجشنبه 14 فروردین 1393 ساعت: 11:35
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(1)
این نظر توسط raham در تاریخ 1393/01/22 و 10:35 دقیقه ارسال شده است | |||
سلام
وبلاگ خیلی خوبی داری اگه میخوای از وبلاگت کسب درآمد داشته باشی یه سر به این سایت بزن هر بازدید 120 ریال میده شمارشش خیلی خوبه حتما امتحان کن |