تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
بی تو به این زمین و زمان احتیاج نیست
وقتی نفس نمانده به جان احتیاج نیست
این خانه سوت و کور شود با نبودنت
فصل بهار حرف خزان احتیاج نیست
از دردهات با خبرم زخمی علی
لبخند تلخ ، فاطمه جان احتیاج نیست
افتاده است دست تو از کار ، یاورم
این درد را مکن تو نهان ، احتیاج نیست
زحمت مکش که نان بپزی خانم علی
قدری نمک که هست ، به نان احتیاج نیست
تا آستانه بردن نعلین من چرا ؟!
این کارها ، خمیده جوان ، احتیاج نیست
از مسجد آمدم اگر امشب ، به پای من
برخاستن به قد کمان احتیاج نیست
فامیل هم به رفتن تو فکر می کنند !
بیمار را به زخم زبان احتیاج نیست ...
با من همینکه فاطمه بیعت کند بس است
دیگر به بیعت دگران احتیاج نیست
رضا رسول زاده
تعداد بازديد : 245
یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت: 18:01
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب