وای زهرا... اشکم چکید و گوشه ی چشمت مرا گرفت نزدیک صبح بود که یا ربنا گرفت چیزی نمانده بود که بی آبرو شوم این بار هم حنای تو پیش خدا گرفت نور ک

وای زهرا... اشکم چکید و گوشه ی چشمت مرا گرفت نزدیک صبح بود که یا ربنا گرفت چیزی نمانده بود که بی آبرو شوم این بار هم حنای تو پیش خدا گرفت نور ک

وای زهرا... اشکم چکید و گوشه ی چشمت مرا گرفت نزدیک صبح بود که یا ربنا گرفت چیزی نمانده بود که بی آبرو شوم این بار هم حنای تو پیش خدا گرفت نور ک

وای زهرا... اشکم چکید و گوشه ی چشمت مرا گرفت نزدیک صبح بود که یا ربنا گرفت چیزی نمانده بود که بی آبرو شوم این بار هم حنای تو پیش خدا گرفت نور ک

وای زهرا... اشکم چکید و گوشه ی چشمت مرا گرفت نزدیک صبح بود که یا ربنا گرفت چیزی نمانده بود که بی آبرو شوم این بار هم حنای تو پیش خدا گرفت نور ک
وای زهرا... اشکم چکید و گوشه ی چشمت مرا گرفت نزدیک صبح بود که یا ربنا گرفت چیزی نمانده بود که بی آبرو شوم این بار هم حنای تو پیش خدا گرفت نور ک
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
وای زهرا... اشکم چکید و گوشه ی چشمت مرا گرفت نزدیک صبح بود که یا ربنا گرفت چیزی نمانده بود که بی آبرو شوم این بار هم حنای تو پیش خدا گرفت نور ک

وای زهرا...

اشکم چکید و گوشه ی چشمت مرا گرفت

نزدیک صبح بود که یا ربنا گرفت

چیزی نمانده بود که بی آبرو شوم

این بار هم حنای تو پیش خدا گرفت

نور کلام های خودت که به جای خود

باید دهان فضه یتان را طلا گرفت

بیمارم از حرارت تب شعله می کشید

خواندن دعای نور شما را شفا گرفت

از چادرت نخی به منِ بی نوا بده

پیراهن زفافِ تو را که گدا گرفت

یک دست بر قباله و یک بر هوا

ملعون چه بی هوا زد و چه بی هوا گرفت

از گوشواره های تو معلوم می شود

یک ضربه زد ولی سر تو به دو جا گرفت

خنجر شکاف در ، سر یک میخ شعله ور

پهلوت عاقبت به لب چند جا گرفت

 

حسن لطفی


تعداد بازديد : 155
دوشنبه 26 اسفند 1392 ساعت: 6:54
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف