تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
![]()
|
مظلومه...
روی گلبرگ یاس ، خار افتاد
پیش چشمان یار ، یار افتاد
دست از دامن علی نکشید
دست او عاقبت ز کار افتاد
قبله قلب حضرت حیدر
پس چرا رو به قبله ای آخر
کاش من بین آن در و دیوار
پیش مرگ تو می شدم مادر
به رخ خود ز ننگ رنگ زدند
همه با هم به طبل جنگ زدند
بار آیینه ی تو را دیدند
بی هوا آمدند و سنگ زدند
روی گلبرگ یاس ، خار افتاد
پیش چشمان یار ، یار افتاد
دست از دامن علی نکشید
دست او عاقبت ز کار افتاد
قبله قلب حضرت حیدر
پس چرا رو به قبله ای آخر
کاش من بین آن در و دیوار
پیش مرگ تو می شدم مادر
به رخ خود ز ننگ رنگ زدند
همه با هم به طبل جنگ زدند
بار آیینه ی تو را دیدند
بی هوا آمدند و سنگ زدند
تو که در بین آتش و دودی
می روی از برم به این زودی
کاش من با تو پشت در بودم
کاش روز عروسی ام بودی
می روی از برم به این زودی
کاش من با تو پشت در بودم
کاش روز عروسی ام بودی
تعداد بازديد : 355
دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت: 15:27
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب