تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
![]()
|
امان از زتازيانه...
هر بار می گریم عدو با تازیانه ...
میزد به ضربی بر سر و پا تازیانه ...
طفلی میان دست و پا هی گریه می کرد
تا بر زبان میگفت بابا تازیانه ...
میگفت عدو بر دختری غمگین و نالان..؟
یا نام بابا را نبر یا تازیانه ...
اینجا چه رسمی دارد ای بابای خوبم
هرکس شبیه باشد به زهرا تازیانه ...
تعداد بازديد : 135
چهارشنبه 07 اسفند 1392 ساعت: 8:46
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب