|
حضرت رقیه(س)-شهادت
امشب که محفلم ز حضورت منّور است
روی منّــور تو مـرا مهـر انـور است
ای باغبان که سر زده ای با سرت به من
از عطر تو خـرابه بهشتی معطّـر است
من تشنۀ وصال تو بودم ، خـدا گـواست
دیدار چهـرۀ تو مـرا آب کـوثر است
در آیه های مصحف روی تو خـوانده ام
زخم سرت ز داغ دل من فزونتر است
بر چهـره و محـاسن غـرقـه به خـون تو
هم خون اکبر تو و هم خون اصغر است
ای داده بوسـه بر لب تو مصطفی، چـرا
روی لبت نشـانه ز چوب ستمگر است
روی کبـود مـادر خـود را که دیده ای
روی کبـود دختـر تو مثل مادر است
اشکم وضـو و قبلـه تـو و مُهـر من لبت
وقت نمــاز آخــر والله و اکبـر است
کـردم سجـود و نیست قیـامی پس از سجود
هنگام رفتن است و نفس های آخراست
با اشک خود سرود «وفائی» که ای حسین
از مـاتم رقیّــه دلم درد پـــرور است
تعداد بازديد : 87
شنبه 16 آذر 1392 ساعت: 10:38
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)